مدیریت تکنولوژی
مدیریت تکنولوژی را می توان کلیه دانش ها، ابزارها،روش ها و سیستم های بکار رفته در ساخت محصولات و ارایه خدمات، تعریف کرد. در بیانی ساده تر، مدیریت تکنولوژی روش انجام کار و ابزاری است که توسط آن به اهداف خود نایل می شویم.
زلنی، چنین عنوان می کند که هر مدیریت تکنولوژی شامل سه جزء قابل تمایز از یکدیگر و دارای اهمیت یکسان است.این اجزا عبارتند از:
• سخت افزار
• نرم افزار
• مغزافزار
علاوه بر سه جزء بالا، جزء دیگری نیز باید بطور مستقل در نظر گرفته شود:
دانش فنی
دانش و مدیریت تکنولوژی
مدیریت تکنولوژی، دانش لازم برای ساخت کالاها، ارایه خدمات بهتر و اداره بهتر منابعی است که باارزش ومحدودند. توسعه و پیشرفت مدیریت تکنولوژی،گسترش دانش را به دنبال خواهد داشت.
تحولات مدیریت تکنولوژی اطلاعات درنیمه دوم قرن بیستم، به حجم اطلاعات موجود جهان افزوده است.این امر باعث انفجار دانش و موجب تحولات و پیشرفت های عظیمی در مدیریت تکنولوژی شده است.
مدیریت تکنولوژی:تخصصی میان رشته ای است که علوم پایه،مهندسی و دانش و روش های مدیریت را یکپارچه می کند و بر تکنولوژی به عنوان عامل خلق ثروت تاکید می شود.
مدیریت تکنولوژی به مفهوم مدیریت سیستم هایی است که به ایجاد،کسب و استفاده از تکنولوژی کمک می کند.
فرض اساسی مدیریت تکنولوژی این است که تکنولوژی،مهم ترین عامل تاثیر گذار در ایجاد سیستمی مبتنی بر ثروت است.
مدیریت تکنولوژی در سطح بنگاه
تکنولوژی باید مرتبط با نیازهای مشتری باشد،بدین جهت که این نیازها را ارضاء نماید و به اهداف اجتماعی برسد.تکنولوژی محرک رشد اقتصادی است.
مدیریت تکنولوژی اجزای مختلف عملیاتی سازمان همچون تحقیق و توسعه،طراحی،تولید،بازاریابی،پرسنل و اطلاعات را تحت تاثیر قرارداده و فعالیت های عملیاتی و استراتزیک بنگاه راشامل می شود
مدیریت تکنولوژی در سطح ملی/دولتی
از دیدگاه کلان،می توان تعریف کلی تری از مدیریت تکنولوژی ارایه کرد. در این دیدگاه،مدیریت تکنولوژی دانشی است که به تدوین و اجرای سیاست هایی جهت مواجهه با تغییرات تکنولوژیکی و استفاده موثر از آن،و تاثیر تکنولوژی در جامعه،سازمان ها،افراد و طبیعت می پردازد.
در سطح ملی،بر نقش سیاست های دولتی تأکید مضاعفی می شود،چرا که این سیاست ها می تواند باعث پیشرفت علم و تکنولوژی شود.اثرات کلی تکنولوژی در جامعه مورد توجه قرارمیکیرد.
عوامل موثر درمدیریت تکنولوژی
• خلاقیت
تکنولوژی،نشانه خلاقیت انسان است. مدیریت تکنولوژی مستلزم تلاش مستمر در راه خلق تکنولوژی،عرضه محصولات و خدمات جدید و بازاریابی موفق آنهاست.
• اختراع
هنگامی که موضوع خلاقیت در تغییر تکنولوژی مطرح می شود،اغلب دو واژه اختراع و نوآوری مطرح می شوند. اختراع به معنی ایه یا ساخت تکنولوژی جدید است.
اختراع حاصل هوش و تفکر انسان است. اختراع فقط به صورت غیر منظم و برنامه ریزی نشده اتفاق می افتد.
• نوآوری
خلق محصول،خدمت یا فرایندی جدید در سازمان را نوآوری می نامند. نوآوری به مفهوم ارایه محصول یا فرایندی جدید به بازار است.
نوآوری ضروتا در کل جهان جدید نیست،بلکه ایده ای است که برای اولین بار در سازمان استفاده شده است.
اختراعات و نوآوری ها مستقیما با هم مرتبط اند اما یکی نیستند.اختراع بیشتر حالت اتفاقی دارد،در حالی که نوآوری یک فرایند است. اختراعات به ندرت اتفاق می افتند،ولی هر اختراع معمولا به چندین نوآوری منجر می شود.نوآوری،حاصل ارتباط مهم یک ایده و کاربرد آن است
انواع نوآوری
نوآوری می تواند بر محصولات،فرایندها،خدمات یا سیستم ها تاثیرگذار باشد.نوآوری خدمات می تواندتوسعه خدمات موجود یا ارایه ای خوب یا توسعه ابزار تکنولوژی باشد.نوآوری سیستم می تواند در قالب توسعه اجزای مختلف سیستم عمل کند.شبکه ارتباطات،مثالی از نوآوری در سیستم است.
نوآوری باید به خلق کمک کندتا از سوی بازار پذیرفته شود.نوآوری های موفق آنهایی هستند که از نظر مشتریان،عامل افزایش ارزش باشند. کلیه نوآوری ها را می توان به نوآوری های بنیادی و تدریجی طبقه بندی کرد. نوآوری های بنیادین موفق،معمولا از یک اختراع ناشی می شوند.این دسته از نوآوری ها صنایع جدیدی را بوجود آورده و یا صنایع موجود را تغییر می دهند.این نوآوری ها نسبتا نادر بوده و معمولا در خارج از مرزهای شرکت آغاز می شوند.
دسته دیگر از نوآوری ها،تدریجی یا تکاملی هستند.هر چند این نوآ.ری ها جزیی می باشند ولی بهبود چشمگیری در محصولات،فرایندها یا خدمات فعلی شرکت ایجاد می کنند. این نوآوری ها نسبتا متداول بوده و در داخل صنعت یا شرکت رخ می دهند و به شرکت ها کمک میکنند تا در بازاربه موقعیتی رقابتی دست یابند و آن را حفظ کنند. نوآوری روتین،نوع دیگری از نوآوری است که به چیزی اطلاق می شود که برای سازمان جدید است ولی به آنچه که در گذشته وجود داشته شباهت زیادی دارد
خلاقیت موتور نوآوری است.جوهره خلاقیت،ترکیب دو یا چند ایده برای رسیدن به ایده ای کاملا جدید است. خلاقیت،هم به افراد و هم به محیط بستگی دارد.باتوجه به نظرات جین و تریندیسف هر محیط خلاق دارای مشخصات زیر است:
• به افراد اجازه می دهد تا در زمینه مورد علاقه خود فعالیت کنند.
• کارمندان را تشویق می کند تا ارتباط گسترده ای با همکاران فعال و پرتحرک داشته باشند.
• امکان تقبل ریسک های متعادل را فراهم میکند.
• برخی اشتباهات و عدم انطباق ها را تحمل می کند.
• پاداش مناسب و تشویق لازم را ارایه می کند.
به اعتقاد بارون،افراد خلاقی که می توانند تفکرات خود را به نوآوری تبدیل کنند، از مشخصات زیر برخوردارند:
فصاحت در بیان مفاهیم
توانایی تولید سریع ایده های فراوان
توانایی جدا کردن منبع از محتوا در ارزیابی اطلاعات
توانایی شاخص شدن در میات دیگران و کمی با بقیه متفاوت بودن
علاقه به مواجهه با مسایل و مشکلات
پشتکار در تعقیب مشکلات تا هر جا که پیش روند
تامل در تصمیم گیری و عدم اظهار نظر سریع
اشتیاق به صرف زمان در تحلیل و کشف اطلاعات
علاقه واقعی و حقیقی به موضوعات فکری و ادراکی