مقاله کیفیت
مقدمه
امروزه سازمان ها بیش از هر چیز نیاز به بالا بردن کیفیت تولیدات و خدمات نیاز دارندواین مهم میسر نمی شود جز با مدیریت صحیح و هدفمند.رعایت استاندارهای کیفیت در تولیدمحصولات و ارائه خدمات باتوجه به نیازمشتریان ،سازمانهاومدیران را درعصرتکنولوژی و تحولات صنعتی ملزم به تدوین استانداردهای نظام کیفیت باعنوان سری استانداردها ی9000 نموده است.
تغییروتحولات جهانی ونیازبه افزایش کیفیت دربازارها ی جهانی سازماها را ملزم به تدوین و به کارگیری روشهای آماری واستاندارهای کیفیت نموده است.سیستم کنترل کیفت آماری نوعی سازماندهی به چرخه تولیدات ازنظر کیفیت و استفاده ازعوامل ومنابع می باشد.با این کارمدیران و سرپرستان و زیردستان به نوعی واحدتولید را تحت نظروکنترل می گیرندومتوجه خطاها واشتباهات احتمالی زمان تولیدشده وباراهکارهای مناسب مشکلات موجود را مرتفع می نمایند.درراستای جلب رضایت مشتری و حضوردربازارهای بین المللی سازمانها باید درتکاپوی ایجاد سیستم کیفیت موردنیازخودباشند.حفظ مشتریان قدیمی و جذب مشتریان جدید تضمین کننده بقای هر سازمانی است.باتوجه به نیازهای روزافزون مشتریان وشرایط متغیربازارهای داخلی و خارجی ،سازمانهاازکنترل کیفیت آماری به جای بازرسی و کنترل محصول تمام شده استفاده می نمایند.
درتوسعه وتکامل علوم کیفیت اندیشمندانی زیادی نقش داشته اند ازجمله ادوارددمینگ که درزمینه اصول 14گانه مدیریت کیفیت فعالیت داشتند،ژوزف ام جوران که درزمینه مدیریت کیفیت فراگیر فعالیت داشته است.کائوراایشیکاوا که مسئله کنترل کیفیت فراشرکتی وکیفیت ودرتمام سطوح اجرائی وکارتیمی رابه جامعه مدیریت عرضه داشتند وتعدادی دیگراز صاحب نظران علم مدیریت کیفیت که باعث ارتقای این علم در دروره های مختلف زمانی شده اند.
ایشیکاواسه فازبرای توسعه وتکامل مدیریت کیفیت بیان داشته که عبارتند ازسیستم بازرسی،سیستم کنترل کیفیت فراگیرو سیستم مدیریت کیفیت فراگیر.درسیستم بازرسی تکامل تاریخی به صورت آزمون نهائی،طبقه بندی و تفکیک،مقوله های نامنطبق ونامعقول می باشد.درسیستم کنترل کیفیت فراگیر،کنترل آماری و تحلیل فرآیند تولید اتفاق می افتدودرمدیریت کیفیت فراگیرکه شامل تمام ابعاد سازمان می شود،کارکنان ونوع و میزان همکاری،روابط بین گروهی و مشارکت متقابل برای رسیدن به تولید باکیفیت مدنظراست و این هدف از طریق حلقه کیفیت،آموزشهای اولیه و تکمیلی کارکنان و تشریک مساعی کارکنان شکل می گیرد.
درشناسایی استانداردهای 9001ISO دومنبع معرفی شده است؛یکی استانداردهای موسسه انگلستان ودیگری کتب وجزوات ژاپنی ها به خصوص پرفسورایشی کاوا.ایشان در کتب خود کنترل کیفیت درژاپن و کنترل کیفیت چیست،تدوین استاندارهایی برای الگو سازی مشابه با 9000ISO لازمه کار مدیریت کیفیت می دانند.
اولین اقدام برای تدوین استاندارهای مزبور توسط انگلیسی ها استانداردی به نام5750BSکه از نوع استاندارهای 9000ISOمی باشد.که به سه دسته استانداردازخانواده استاندارد 5750BS تقسیم می شوند.استادنداربخش اول که در دامنه طراحی،تولید،نصب،خدمات پس از فروش،بخش دوم دردامنه تولید،نصب وخدمات پس از فروش می باشدودربخش سوم به صورت بازرسی نهایی می باشد.که سالها بعد تمامی این استانداردها درقالب استانداردISO توسط سازمان بین المللی استاندارد درآمدونسخه اول آن به صورت استاندارد9000ISO به جهانیان عرضه شد،در پی استقبال بی نظیر افراد از این استانداردها ،سازمان بین المللی استاندارددرصدد تهیه نسخه های بعدی آن برآمد.
استانداردهای سری9000ISOتوسط سازمانهاوموسسات استاندارد کشورهای مختلف مورد بررسی و تجزه و تحلیل قرارگرفته و باتوجه به استانداردهای همان کشورتدوین می گردد. 9000ISOسه ویرایش د رسه زمان مختلف داشته ،ویرایش اول آن درسال 1987،ویرایش دوم1994وسومین آن درسال2000منتشر شد.پس تدوین وانتشار استانداردهای سال 2000 استانداردهای قبلی سال1994 9000ISOباطل می گرددبه همین منظور استانداردهای منتشر شده در قالب یک مدل استاندارد به نام 9001ISOعرضه شد.
استانداردهای خودروسازی به نام 2000QSبرمبنای استانداردهای 9000ISOتوسط سه شرکت خودروسازی به نام های فورد،جنرال موتورز،کراسیلرتدوین گردید.ساختاراین استاندارد دو بخشی است،بخش اول همان الزامات استاندارد9000ISOوسایرمواردمورنیازمی باشدو بخش بعدیالزامات ویژه مشتری است که برای هرکدام از شرکتها به صورت جداگانه ارائه می شود.
دربحث مدیریت کیفیت مسئلیه به نام مستندسازی وجود داردکه به چهاردسته تقسیم می شود،دسته اول تهیه نظام نامه واهداف کیفی سازمان ،دسته دوم روشهاوفرآیندسازمان،دسته سوم آزمون ودسته چهارم تهیه فرمهای مربوطه می باشد.
درنوع اول(نظام نامه)وضعیت سازمان را ازبعدمدیریت کیفیت باتوجه به سیاستهای کیفی تعریف می کند که باتشریح سیستم مدیریت به صورت سازماندهی سیستم،مشخص کردن نیازسازمان ومشتری،تطابق با استانداردهابه فعالیتهای سازمانی جهت می دهد.ساختارنظام نامه باید دارای مواردی از قبیل قانونمندکردن فعالیتهای سازمان،درج اطلاعاتی برای استفاده کنندگان برون سازمانی،مشخص نمودن فرایندهای واحدی یا کل سازمان.برای تهیه نظام نامه مزبوری مراحلی مانندتشکیل گروه تهیه کنندگان نظام نامه،تعیین و تشخیص نظام نامه و تایید صلاحیت آن،سازماندهی نظام نامه،تهیه اسنادمدارک و مرتب سازی آنها وجوددارد.
درمدیریت کیفیت نیزمانندبسیاری دیگراز کارهای مدیریتی و مالی ممیزی وجو دارد،ممیزی رامقایسه بینرعایت ترتیب اهداف و برنامه های از پیش تعیین شده سازمان با رویدادهاوفعالیتهای صورت گرفته متوالی تعریف کرده اند.درممیزی سیستماتیک بودن،مستقل بودن واثربخش بودن فعالیتهای کیفی مدنظرقراردارد.ممیزی دارای اهدافی مانندتعیین دامنه فعالیتها،اقدامات اصلاحی،اثربخش بودن این اقدامات،شناسایی نقاط ضعف سازمان و انجام اقدامات بهبودکیفیت می باشد.برای مدیریت ممیزی باید تمامی آنچه را که از پیش برای مدیریت کیفیت ودامنه و پیش نیازهای درفرآیند ممیزی تعیین شدرعایت شود و افرادی کهمسئول انجام ممیزی هستند برای این کار درمحل ممیزی حضور داشته باشند.
ممیزی انواعی دارد که به صورت ممیزی داخلی ،ممیزی خارجی (شخص دوم) و ممیزی خارجی(شخص ثالث) می باشد.در نوع اول خود سازمان ممیزی است بامسئولیت مدیر کیفی برای بهبود امور.درنوع دوم مشتریان و ذینفعان خارجی مسئول انجام ممیزی هسنتدو درنوع سوم ممیزی توسط سازمانهای مستقل خارجی انجام می گیرد.ممیزی براساس دوره دارای دردوره به صورت منظم (برنامه ریزی شده)ونامنظم (برنامه ریزی نشده).
TQMیا مدیریت کیفیت جامع درفرایند رسیدن به هدف دارای مراحلی مانند5Sژاپنی،مهندسی مجدد فرایند کسب و کار،هسته های کنترل کیفیت،سیستممدیریتكیفیت/ 29001ISOمی باشد.در5Sبرقراریوحفظكیفیتدریكسازمان مدنظرمی باشد.درمهندسی مجدد
تعریف مجدد یانیه ماموریت،تجزیه وتحلیل عوامل اساسی موفقیت،طراحی مجدد ساختارسازمانی ومهندسی مجدد فرآیندهای بحرانی،به منظورجلب رضایت مشتری صورت می گیردوهسته های کنترل برای بهبودشرکت و ایجادگروه های کاری ایجادمی شوند. ،سیستم مدیریت كیفیت/ 29001ISOنیز به منظورتضمین درطراحی و توسعه و نصب و راه اندازی وارائه خدمات تشکیل می شود.
درهر سازمانی فعالتها با مشارکت اجزای آن سازمان انجام می گیرد.که دارای فنونی مانندارتباطات،تشکیل تیم حل مسئله،تشکیل دوایرمدیریت کنترل کیفیت و مدیریت مشارکتی می باشد.برای بررسی میزان مشارکتها ازسیستم بازخورد استفاده می شود.روشهای انجام این کارمصاحبه حضوری،طرح سوال مربوط،مقایسه دروه های مختلف مربوط به موضوع.برای مشارکت از گروه های کاری متشکل از کارکنان رده های مختلف سازمان استفاده می شود.
بعد ازسیتم بازخورداز سیستم پیشنهاد برای به وجود آوردن روحیه مشارکتی و کارتیمی استفاده می کنند.وفلسفه آن همسوکردن اهداف سازمان با اهداف کارکنان است با ایجاد تعلق کاری برای حل مسائل مختلف سازمان برای انجام فرآیند کیفیت کاری می باشد.
این سیستم دارای اهدافی مانند،افزایش انعطاف پذیری سازمان ،بالابردن خلاقیت کارکنان؛،ارتقای کمی و کیفی اموروافزایش رضایت مشتری می باشد.ایده و پیشنهاد از خلاقیت و محیط کارخوب و پشتیبان قوی تبدیل به پیشنهاد ثمر بخش می شود.واین هدف مد نظر ژاپنی ها در ارائه این سیستم ها می باشد.
در نوع تفکر ژاپنی با آمریکایی تفاوتهای وجود دارد،ژاپنی ها به افراد آموزش می دهند چطوراندمان کار را بالا برده از اتلا ف وقت جلوگیری کنندآمریکایی ها مدیریت را فکروخلاقیت را آموزش می دهند.ژاپنی ها تمرکزروی اصلاحات کوچک و آمریکایی ها روی اصلاحات بزرگ متمرکزند.
در سرراه ایده و پیشنهاد موانع ادراکی،فرهنگی؛محیطی ،احساسی، وجود دارد که منجر به دیر به ثمر رسیدن اهداف می شود.برای ارتقای خلاقیت راه های متعددی وجود داردمانند،ایجادسیستم جدید،ایجادتعلق خاطر درکارکنان،صبوری افراد،حمایت از ایده های کوچک؛شرح وظایف مهم،تشویق غیرمادی.سیستم ایده برای کارکنان جذابیتهایی از قبیل،دخالت دادن کارکنان در مسائل کاریشان و ارزش قائل شدن بار نظراتشان راداردو برای کارفرمایان با ارائه پیشنهاد هزینه هاکم،راندمان کاری افزایش می یابد.رازهای متعدد برای موفق شدن سیستم ایده به صورت ،استقراردرست سیستم ،راهبری موثر،ازبین بردن ضعف ها،حرکت به سوی بهبود کیفیت.
ایجادنظام مشارکت داری مراحلی مانندانتشار استقرارسیستم،تعیین مدیرسازمان،تدوین برنامه سالانه،تعیین محل مشارکت،تدوین آیین نامه مشارکت،تعیین شرح وظایف،تعیین معیارپیشنهاد،دریافت پیشنهاد.برای نظام مشارکت محیط مناسبی باید در نظر گرفته شودو کارکنان از رده بالای سازمان تارده های پائین سازمان آن را و اهدافش رای برای خود بدانند.و این مهم به صورت ایجادزمینه مناسب برای آموزش،تغییردرشیوه مدیریت،بررسی سودها و زیانهای محتمل بر سیستم،برنامه ریزی و تخصیص بودجه کافی باری انجام امور،ارتباط با تمام پرسنل .
مشارکت کارکنان زمینه های مختلفی دارد مانندافزایش درآمدو سودآوری،تسهیل انجام امور،بهبود ایمنی کارکنان،ماشین آلات و سرمایه.
پیشنهادات ارائه شده در سیستم به دو گروه کمی و کیفی تقسیم می شوددرکمی کاهش هزینه،افزایش بهره وری مدنظراست ودرگروه کیفی( ایمنی ، بهداشت، رفاه)مورد نظر است.
سیستم پیشنهاد موفق سیستمی است که درآن همکاری و تشریک مساعی،استقبال از ایده های جدید،توجه به منفعت کارکنان در نظر گرفته شود.از ویژگی های این سیستم طرح ریزی و سازماندهی پیشنهادها و بررسی نقاط ضعف وقوت آن می باشد.سیستم پیشنهاد به دنبال سودسازمانی،انجام مسئولیت بهترو متعلق به همه کارکنان می باشدو روندپیشرفت آن به صورت تفکر برروی کارهای موجود،تفکربرای خلاقیت و تفکر برای بهبود مستمر می باشد.
درکنارموفقیت سیستم پیشنهاد دلائلی برای شکست آن نیز وجود داردمانند،رابطه ضعیف مدیریت کارکنان،بحران محیط کاری،نبودپشتیبانی،نبودآموزش؛عجله دررسیدن به نتیجه.مشکلاتی نیز بر سر راه سیستم پیشنهاد وجود دارد مانند،عدم شناخت اهداف،عدم باورمدیران ،ضعف سیستم آموزشی،عدم همکاری و...
برای کارکنان و کارفرمایان توصیه هایی برای بهترنمودن شرایط کاری وجود دارد،برای کارکنان بروزخلاقیت،بروزایده های کوچک وبرای کارفرمایان نیزایجادزمینه برای ظهورخلاقیت،استقبال از ایده های مختلف و...کارسازمی باشد.
درعملکرد سیستم پیشنهاد نارسایی هایی وجود دارد،درسطح کلان به صورت نداشتن استراتژی مشخص برای سازمان ،در ارتباط با عملکرد سازمان کارشناسی نامناسب ،عدم اجرای پیشنهادات خوب،توقف آموزشهای موردنیازکه منجربه اجرای بعضی پیشنهادات رد شده و غیرقابل اجرا می شود.
نتیجه گیری
درطرح پیشنهادبهترشدن روحیه کارکنان،سوددهی به کارکنان،اجرای صحیح پیشنهاد اتفاق می افتد،درسیستم پیشنهادها،دریافت کلیه پیشنهادات،ارزیایابی آنها،پاداش برای پیشنهادات،احترام به شخصیت کارکنان،بهبودروابط انسانی،تقویت روحیه مشارکت،مسئولیت پذیری،بهبودروشهای ایمنی،بهبودروش کار،صرفه جویی درزمان و انرژی و مواداولیه وجود دارد.
دراین سیستم تعدادی از پیشنهادات قابل قبول نیستند،پیشنهادتکراری،پیشنهادی که جزءوظایف فرداست،پیشنهادی که در آستانه اجراست.برای موفقیت یک سیستم پیشنهاد باید مشارکت همه جانبه کارکنان فراهم گرددبرای این کار آموزش مستمر،آسان نمودن شرایط دریافت پیشنهاد،مناسب بودن پاداش ها و ...باید درسازمان بوجود آید.
برای حل مسائل سازمان برای بهبودمستمر به دو مبحث فلسفه و نیاز برمی خوریم،در فلسفه بهبود بی پایان است و حالت تصاعدی دارد،ودربخش نیاز ،برای بهبود مستمر نیاز به مدیریت صحیح و تعهد مدیریت درکنارآن تثبیت واستحکام هدف از جمله نیازهای مبرم سازمان است.
برای اجرایی شدن این نظام باید تدوین خط مشی ها،تشکیل کمیته فنی،تقویت ارتباطات،استفاده از مشاورین خبره،استفاده از استانداردها و...می تواند کمک شایانی به این امر می کند.کمیته راهبری متشکل از 3الی 7 نفرمی باشند که مسئولین واحدهای مختلفندبافعالیت در تیمهای داخلی اهداف کیفی را تعیین ،ارتباطات و خلاقیت و ارتقاء انگیزش را مورد توجه قرارداده و به حل مسائل و مشکلات کمک می کنند.
در حل مسائل مربوط به بهبود سازمانی انتظارات مشتری در درجه دوم بعد از تعهد مدیریت قرارمی گیردو پس از مشارکت کارکنان به صورت سرمایه گذاری روی نیروی انسانی،واگذاری وظایف مشخص و درنهایت مدیریت و رهبری جامعه کاری،چهارمین مسئله موردنیاز بهبودکیفیت کار تیمی است که منجر به همسو شدن اهداف فرد با سازمان می شود.با آموزش اعضای تیم،اقدامات اصلاحی،ارتقاء انگیزش می توان این نظام را برقرارنمود.
درنظام مدیریت مبتنی بر سلسه مراتب تیمهایی با خصوصیات ویژه مانندکارکنانی که فقط مجری دستورات هستند تشکیل می شوند،واین ازخلاقیت و تعهد کارکنان کم می کند،که باعث استفاده از سیستم کنترل و افزایش هزینه ها می شود.
مدیریت مبتنی بر تیمهای کاری دارای تشریک مساعی ،تعلق خاطر،عدم نیازبه کنترل مدیران هستند. برای ساختن تیم کاری دوروش وجود داردمانند؛روش مدیریت سنتی،روش مدیریت برپایه فعالیتهای تیم کاری.برای توسعه تیم های کاری تشکیل شده باید کارهایی مانند بیان واضح ماموریت سازمان،بیان اهداف و رویه ها،ارزیابی از یکدیگر،بازخوردبازو مثبت،قدردانی از خدمات تیم صورت بگیرد.
درتیمهای کاری مقرراتی مانند گشودگی،صداقت،بررسی واقعیات،احترام به نظردیگران،استقبال از بازخوردها،رفتارریسک پذیر،اجرایی کردن عملیات،روابط متعهدانه،گزارش کارتیمی مقرارت بنیادی وجلسات تیم کاری شامل تناوب جلسات ،مدت هرجلسه،توافقات،تهیه صورت جلسهواینکه چه کسانی حق شرکت درجلسه و حل مسائل رادارند.
برای حل مسئله شش گام وجود داردگام اول شناسایی انتخاب و حل مسئله،گام دوم تجزیه تحلیل وجمع آوری اطلاعات شناسایی علل مختلف،تعیین راه حل های فرضی،ارزیابی راه حل و انتخاب بهترین آن،اجرای راه حل،ششمین مرحله ارزیابی نتایج استاندارنمودن راه حل انتخابی و کشف مسئله نو.هرکدام از این شش گام با ابزار و روشهای خاص انجام می گردد درهرکدام از گام مراحل متعددی وجود دارد،تا بتوان مسئله ی مورد نظر را حل نمود.
درکنار حل مسئله و رسیدن به موفقیت مواردی وجود دارد که راه حل ها به شکست منجر می شوند.تجزیه و تحلیل عوامل شکست منجربه پیشگیری ازوقوع مشکل می شود.برای این کار ازFAEM(روشهای تجزیه وتحلیل عوامل شکت وآثارآن) استفاده می گردد.بااین روش نقاط ضعف یک فرایندیامحصول راشناسایی باارائه پیشنهادوراه حل درصدد برطرف کردن برمی آیند.
FAEMدارای ویژگی های مانندکاهش اقدامات اصلاحی،بهبودمستمر،افزایش ایمنی محصول،افزایش قابلیت اطمینان و کاهش زمان ارائه محصول به بازارمی باشد.FAEM دارFAEM برمبنای محصول که درآن عمروکارایی و عملکردومیزان خطرات محصول تشخیص داده می شود.در FAEM برمبنای فرآیندمراحل ساخته شدن محصول مواد ابزاروماشین آلاتی که درچرخه تولیدمحصول نقش دارندموردبررسی قرارمی گیرند.
درتولیدمحصول مسئله ای به نام شکست بالقوه وجودارد،که این حالت تفکرمنفی نسبت به محصول و شرایط ساخت و محیط ابزارولولزم و محصول نهائی است که اگر رخ دهد سیستم قادربه پاسخگویی نیازمشتری نمی باشد.شکست بالقوه اثراتی دارد که مشتری بادریافت آن محصول و استفاده از آن را تجربه می کند.
کارتیم FAEM درموردمحصول وجلوگیری از شکست بالقوه تبدیل کردن آن به مقیاس کمی است به صورت الویت بندی خطر پذیری که درآن اقدامات اصلاحی عددی در توالی ریک پذیری به خود می گیرند.درالویت بندی خطر پذیری که آن راRPN می گویند سه عامل تاثیرگذاراست ؛شدت (جدی بودن اثرشکست)،وقوع(تخمین میزان حادث شدن آن)،بازیابی (احتمال بازیابی قبل ازاینکه اثروقوع مشخص شود).برای کاهش تغییرات احتمالی از SPC استفاده می گردداین ابزار بادادن اطلاعات موردنیاز امکان کاهش تغییرات رافراهم می کند.
کیفیت از سال 1980 به طورجدی مورتوجه قرارگرفت و بعد از سال1987مدیریت کیفیت فراگیر مدنظرواقع شد.ازاستادان مدیریت کیفیت میتوان به دمینگ،جوران ،تاگوچی،دراکر نام برد که هرکدام به نوعی کیفیت را به نوعی ارائه درست کالا ،رضایت مشتری، بهبود مستمرعنوان داشتند.
کیفیت درواقع بالاترفتن از انتظارات مشتری باهزینه کم و قابلیت اطمینان بیشتر است.کیفیت نیز دارای هزینه هایی است مانند هزینه های شکست که داخلی و خارجی اند و هزینه های کنترل که دودسته ارزیابی و پیشگیری هستند.ابزارهای آن هیستوگرام،انواع نمودارهای علت و معلولی پراکندگی فراوانی و... می باشند.
SPC یک نوع ابزارمدیریتی است که منجر به افزایش بهروری،پیشگیری ازضایعات،پیشگیری از تنظیمات بی دلیل،ارائه اطلاعات مفید.ازفواید آن میتوان به افزایش کیفیت فرایندها،کاهش هزینه ها،ارائه بازخودهای ممتد اشاره کرد.
برای هر فرایند به دلیل ذاتی بودن تغییرات در فرایند وطبیعت دو نوع تغییر ذاتی واکتسابی وجود دارد.
تغییرات ذاتی درفراین به طورخودکار اتفاق می افتد و آثار اندکی برجای می گذارد،اما تغییرات اکتسابی باتوجه به دلایل خاصی به وجود می آید.تغییرات منشامتعددی مانند محیط روش ماشین،مواد و...دارند.
برای کاهش تغییرات در اکتسابی شناسایی علت،رفع علت خاص ورفع کامل مشکل ودرذاتی مشکل ناشی از سیتم را بابرنامه ریزی،اجرای آزمایشی،کنترل و اجرای نهائی ازمیان برمی دارند.
در کاهش تغییرات خطاهاو ریسک های متععدی رخ می دهد،وقتی فرایند تحت کنترل باشد وتصمیم خارج ازکنترل خطای نوع اول رخ می دهد درتصمیم تحت کنترل تصمیم صحیح رخ می دهد.
وقتی فرایند درشرایط خارج ازکنترل باشد وتصمیم هم درهمین وضعیت تصمیم صحیح رخ می دهدواگر تصمیم نیز مانند فرایند خارج ازکنترل باشدخطای نوع دوم حادث می شود.
فرایندها دونوع هستند پایدار باخروجی یکشان و ناپایدار باخروجی پردامنه،فرایند توانا به فرایندی می گویند که تولیدات در حد استاندارد مطابق با خواست مشتری باشد.فراینهای استانداردلزوما"تحت کنترل نیستندوبالعکس.
برای انتخاب نمودارکنترل ویژگی هایی مدنظر است مانند،مهم بودن،عدم تطابق ،مشخصه های متعدد،ابتدااستفاده ازنموداروصفی و درادامه نمودارکمی و...
QFD روشی است برا شناسایی ودرک نیازمشتریان وتبدیل آن به نیاز طراحی وفرایندوابزرای برایTQM می باشد.این روش توسط ژاپنی ها درسال 1966 پایه گذاری شدوتوسط کارخانه های ژاپنی و آمریکایی مورداستفاده قرارگرفت،این روش برای کاهش هزینه های تولید،بهبود ارتباط مشتری وتولیدکننده؛انعطاف پذیری سازمان،ایجادابزارارزیابی،دستیابی آسان به نیازها و بهبودشرایط ان وتوجه به خواست مشتری،
ازفوایدآن می توان به کاهش تغییرات،ترویج کارتیمی،اطلاعی یابی تولیدکنندگان از اهداف مختلف،بررسی و الویت بندی خواست مشتریان،تعیین اهداف کوتاه مدت باتوجه به منابع،تحلیل وضعیت رقبا،کاهش شکایات و کاهش چرخه تولید محصول. مراحلQFD شامل طرح ریزی،طراحی محصول،طرحریزی فرایند،طرحریزی فرایندکنترل می باشد.درمرحله اول تعیین مشتری ،مشخص کردن نیازهایشان،اولویت بندی درخواست ها،ارزیابی تطابق نیازو نتیجه وترجمه نیازهای مشتری به ویژگی های مهندسی ،تعیین ارتباط بین خواست مشتریان با ویژگی های مهندسی،ارزیابی تطبیق ها،تعیین ارزش هرکدام ازویژکی های مهندسی،تعیین مقادیرهدف برای هرخصوصیت ونتیجه گیری صورت می گیرد.
برای اندازه گیری میزان کیفیت از تجزیه و تحلیل سیستم اندازه گیری استفاده می گردد.هدف ازاجرای این سیستم مشخص شدن این موضوع که آیا نتایج به دست امده از سیستم اندازه گیری قابل قبول یاغیرقابل قبول است،این کاربه وسیله ها ارزیابی وسائل و اندازه گیری آن ،مقایسه ابزاراندازه گیری به صورت قبل و بعد ازاجرای ارزیابی صورت می کیرد. خطاهای سیسمتم اندازه گیری دو نوع اند یکی به خود سیستم برمی گرددو یکی به فرایند تولید.دقت یاپراکندگی ناشی از ندازه گیری دو نوع هستند تکارپذیری و تکثیرپذیری،درنوع اول اندازه گیری مکرر یک فرایند با یک روش مشخص و درنوع دوم پراکندگی که با تغییرهریک از عوامل در اندازه گیری ها به طورمکرربه دست می آید.
برای تشریح 5Sژاپنی ها هرکدام از s هابه صورت مختصربیان می شوند.s1که تعمیروتفکیک است درآن اقلام و مواردغیرضروری از ضروری ها جدا می شوند.هدف از اجرای آن حذف علت آلودگی،استفاده بهینه از فضاوتجهیزات،ریشه یابی علل معایب. S3که تمیزی درآن رخ می دهد به صورت حذف آلاینده ها،نظافت محل کار،پیشگیری از کثیفی و پاک نگهداشتن محیط کار می باشد. s5که به صورت تعلیم وانظباط است ،درآن فرهنگ سازی اعمال صحیح،آموزش افراد برای رفتاردرست،جلب مشارکت عمومی اتفاق می افتد و دارای اهدافی مانند جلب رضایت مشتری،برقراری ارتباطات صحیح،ایجادفرهنگ بهره وری،شخصیت دادن به کارکنان و ...می باشد.
اجرای seiri باید بااجرای استاندارد،اختصاص دادن روزی برای انجام آن،تشخیص اشیاء زائدتوسط افراد،ارزیابی دلایل بروزضایعات و پیشگیری از تکرارآن باید صورت بگیرد. برای انجام مستمر5s ارزیابی و بازرسی توسط ممیزین ،برای حفظ و استمرارفعالیتها ترویج رقابتهای درون سازمانی،اهداءجوایزبه کارکنان کوشا،بازدیدهای مطالعاتی از فعالیتهای دیگر سازمانها باید در هر سازمانی نهادینه شود.