مقاله روانشناسی استرس

کاربر گرامی ،‌توجه داشته باشید ، مقالات موجود در وبسایت ، از بستر اینترنت و جستجو در سایت های اینترنتی ( بصورت خودکار) جمع آوری شده اند، لذا لطفا جهت یافتن منابع اصلی انتشار دهنده از موتورهای جستجو کمک بگیرید.

استرس( فشار عصبی) از نظر لغوی از کلمه لاتین استرینجر به مفهوم به هم رفتن، قبض شدن و... گرفته شده است و در زبان فارسی معادل های تکانه عصبی، فشار روانی، تنیدگی، نگرانی و... برای آن عنوان گردیده است. «استرس» را فشار عصبی (Nervous Strain) هم ترجمه کرده اند که این اصطلاح هم معادل دقیقی برای «استرس» نیست. زیرا استرس از «فشار» ناشی می شود و خود فشار نیست، اگر چه به رغم دو نفر از محققان به نام های «مورهد» و «گریفین» با اندک اغماضی می توان «استرس» را همان «فشار عصبی» معنی کرد و آن را عکس العملی دانست که انسان در مقابل محرک های ناسازگار از خود بروز می دهد. در این مقاله نیز این معادل به کار گرفته شده است.

استرس پدیده تازه ای نیست و در طول تاریخ بشر وجود داشته و به صورت های مختلفی بر انسان عارض شده است از جمله:نگرانی از بلایای طبیعی، جنگ ها، قتل عام ها، ستمکاری های حکام جابر و... با انقلاب صنعتی و به دلیل تحولات عمیق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی ناشی از آن در کلیه جوامع و ضرورت تطابق مداوم با شرایط جدید و در عین حال در تحول و تغییر، استرس، دامنه، شدت و وسعت بیشتری گرفت به طوری که می توان آن را فرزند ناخلف انقلاب صنعتی و یک قاتل بی سروصدا (Silent Killer) نامید.

 

استرس در دنیای امروز تقریباً همه گیر شده و از پیر و جوان، زن و مرد، تحصیل کرده و بی سواد همه و همه به گونه و با نوعی از آن دست به گریبانند و فقط افراد معدودی که شناخت کافی از آن داشته و ابزار مقابله با آن را در اختیار دارند از آثار مخرب آن برکنار هستند.

تحقیقات علمی مؤید این واقعیت است که استرس بر سلامت جسم و روان فرد تأثیر می گذارد و انرژی های بالقوه و بالفعل او را هدر داده و باطل می سازد. امروزه مردم اغلب کلمه استرس را به صورت موضوعی متداول و یا به شکل بیماری «اپیدمی» به کار می برند و این کلمه مدتها است که در ادبیات محاوره ای جا باز کرده و به همان گونه که از کار، غذا، مسکن، مسافرت، تحصیل و... صحبت می کنیم، از استرس هم صحبت می کنیم.

با تمام جنبه های منفی که در فرهنگ عامه برای استرس وجود دارد، معهذا این پدیده دارای جنبه های مثبت نیز است. جنبه های منفی استرس را «استرس مخرب» (Distress) می گویند که از شنیدن خبر ناگوار بر شخص دست می دهد و جنبه های مثبت استرس، «استرس سازنده» (Eustress) است، که هنگام دریافت خبرهای شاد و خوشحال کننده عارض فرد می شود.

تعاریف علمی استرس

محققان برای استرس تعاریف مختلفی ارائه داده اند. این تعاریف اگر چه دارای تفاوت هایی ظاهری و شکلی هستند، ولی از نظر محتوائی تقریباً عقیده واحدی را منعکس می کنند. «دنیس جیف» استرس را حالتی می داند که از دخالت متغیرات «روانی- فیزیولوژیکی» بر دو عامل محیط و سلامتی جسمانی فرد بروز می کند. محقق دیگری به نام «کری کوپر» آن را عکس العمل بیوشیمیائی و رفتاری فرد می داند که در مواجهه با خطر به انسان دست می دهد. به رغم «سوزان کارترایت» استرس مجموعه ای از واکنش های عمومی فرد به عوامل ناسازگار و غیرمنتظره محیط است که او را وادار می کند با اتخاذ روش «جنگ یا گریز» (Fight or Flight) با خطر مقابله کرده و یا راه فرار را انتخاب کند. «کاکس» می گوید استرس پاسخ فرد به فرآیندهای درونی و بیرونی است که بر ظرفیت ادغام نیروهای جسمی و روانی، فشار وارد می سازد.

به عقیده وی، استرس بخشی از مجموعه سیستم پویای برخورد و تعامل فرد و محیط و به عبارت دیگر تطابق بین «خود دیگر» و یا «خود درون» که با «خود برون» در توافق نیست، می باشد. از طرفی کارل البرشت، استرس را بخش طبیعی عملکرد انسان دانسته و عقیده دارد که باید اختلاف بین استرس منطقی و استرس مخرب را آموخت و حساسیت خود را تجربه کرد تا توانائی مقاومت در ما ایجاد شود.

عوامل استرس زا

به طور کلی پاره ای از استرس ها می توانند کل جامعه را آزار دهند که شامل کلیه اقشار و طبقات جامعه می شود. علی رغم وجود استرس های عمومی و کلی، اقشار مختلفی که در متن جامعه فعالیت دارند؛ از دیگر انواع استرس نیز رنج می برند که هر یک شیوه برخورد خاص خود را ایجاب می کند. در این بحث بدواً منشأ فشارزاهای عمومی و نتایج فشارهای عصبی و همچنین نقش تعدیل کننده ها که مکانیزم های طبیعی و غریزی انسان در برخورد با عوامل استرس زاست، مطرح و سپس فشارزاهای طبقه دانشجو عنوان شده و نهایتاً راه حل هائی ارائه خواهد شد.

فشارزاهای عمومی (استرس زاها) به قرار زیر است:
1 -فشارزاهای محیطی شامل: تغییرات اقتصادی، تغییرات سیاسی و اجتماعی، تغییرات تکنولوژیکی و تقسیم کار در خانواده.
2- فشارزاهای سازمانی شامل: ساختار سازمان، فرهنگ و فضای سازمانی، سیاست ها و خط مشی های سازمان.
3- فشارزاهای اجتماعی شامل: رابطه با سرپرست، ماهیت کار گروهی، رابطه با دوستان.
4- فشارزاهای فردی شامل: شرایط جسمی، طرح شغل، حجم زیادکار، تضاد نقش، ابهام نقش.

این فشارزاها موجب بروز فشار عصبی و یا استرس شده و نتایج بسیار منفی به شرح زیر را موجب می شوند:
نتایج فشار عصبی عبارتند از:
1- اثرات فیزیولوژیکی شامل: حساسیت به بیماری های معمولی، مرض قلبی، زخم معده، سرطان...
2- اثرات روانی شامل: محرومیت و تهاجم، اضطراب، افسردگی، فرسودگی، پریشانی.
3- اثرات شناختی شامل: تقلیل نیروی تمرکز، حافظه ضعیف، اغتشاش فکری.
4- اثرات رفتاری شامل: انجام کار نامناسب، غیبت، خروج از خدمت، مصرف الکل.
از طرفی سیستم مقاومت طبیعی انسان و تجربیات به دست آمده به عنوان عوامل تعدیل کننده استرس همواره در جهت حفظ تعادل انسان به صورت خودکار عمل می کنند.

راههای مقابله با فشار عصبی (استرس)

طبقه دانشجو و دانش آموز اگر چه دچار فشارهای عصبی مقطعی در دوران امتحانات می شوند، ولی مقابله با آن هنگامی سهل و آسان می شود که دانشجویان اولاً در ارتباط با فشارهای عصبی سطح جامعه به تعادل رسیده باشند و ثانیاً با تهیه برنامه های کوتاه مدت، امواج فشار عصبی در برهه زمانی امتحانات را از سر رد کنند. در اینجا به دو روش کوتاه مدت و یا تاکتیکی برای برخورد با فشار عصبی مقطعی که در زمان امتحانات برای دانشجو ضروری است؛ و روش بلندمدت و یا استراتژیکی که به نحوه رسیدن به آرامش، حفظ تعادل، عدم شتابزدگی، تمرکز و اتخاذ حالات رفتاری مناسب و در نهایت مقابله با فشارهای عصبی می پردازد، اشاره می شود.

اقدامات کوتاه مدت در مقابله با فشار عصبی (استرس) این اقدامات شامل برخورد مقطعی با مسائل و فشارهای ناشی از امتحانات به شرح زیر است:
- برنامه ریزی تحصیلی: این مورد از مهم ترین عوامل تخفیف فشار عصبی است. چنانچه برنامه ریزی بلند مدت (مثلا ? سال برای دریافت درجه کارشناسی) با دقت و به نحو سنجیده انجام شود، بدون تردید برنامه های میان مدت و کوتاه مدت در مسیر مطلوب حرکت خواهند کرد. برعکس اگر برنامه ریزی بلندمدت به طور صحیح انجام نشود کلیه برنامه های میان مدت و کوتاه مدت دچار اغتشاش شده و نتیجه مسلم آن بروز استرس شدید در دانشجو است.

- مدیریت زمان: در این رابطه باید گفت که انسان به طور کلی دارای محدودیت زمانی است یعنی ?? ساعت که هر شخصی آن را به نحوی می گذراند.بدون تردید اگر برنامه ریزی زمانی درستی وجود داشته باشد و هرچیزی در جای خود انجام شود اختلاط و تداخل مسائل در اداره یا امور زندگی و تحصیلی به وجود نخواهد آمد و از بروز هرج و مرج در کارها جلوگیری خواهد شد. با اجرای مدیریت زمان علاوه بر این که «برنامه های پرشتاب» از بین خواهند رفت، هرگونه کار و برنامه ای در آرامش کامل اجرا خواهد شد.

- تغذیه صحیح و ورزش: آنچه که در فصل امتحانات برای طبقه در حال تحصیل بسیار مورد تأکید قرار دارد، تغذیه صحیح و ورزش کردن است. افرادی که ورزش می کنند در بالا بردن «تحمل فشار عصبی» موفق هستند و این کار باید طبق برنامه و به طور مرتب انجام شود تا بتوان با دفع سموم بدن به تعادل و آرامش رسید.

- تمدد اعصاب و مراقبه: آموزش تمدد اعصاب (آرمیدگی و یا آرام بخشی عضلانی) و مراقبه و تمرکز، تکنیک های بسیار مفیدی برای جایگزین کردن هیجانات عصبی و تنشی و احساسات با وضعیت آرام و ملایم هستند که باید توسط متخصصان و با شیوه های اصولی و صحیح به کار گرفته شود تا اثرات خود را ظاهر سازند.

- تغییر تدریجی عکس العمل های رفتاری - شناختی به فشار عصبی:این روش بر این نکته تأکید دارد که وقتی نمی توانیم دنیای اطراف خود را عوض کنیم، لااقل می توانیم عکس العمل های خود را تغییر داده و آنها را اصلاح کنیم و توانایی خود را در برخورد با فشار عصبی افزایش دهیم. در فصل امتحانات، ایجاد جو ساکت و آرام اهمیت دارد . و در عوض از شرکت در مهمانی ها و دیدن و شنیدن برنامه های تلویزیونی و رادیویی -که از عوامل اغتشاش آرامش دانشجو و دانش آموز هستند- باید تا حد امکان پرهیز کرد و حالات رفتاری مناسب والدین باعث می شود که فرزندان در حال تحصیل آنها در فصل امتحانات از آسودگی فکری بیشتری برخوردار شوند.

اقدامات بلندمدت در مقابله با فشار عصبی(استرس)

رعایت اقدامات کوتاه مدت اگر چه برای دانشجویان و دانش آموزان بویژه هنگام فصل امتحانات ضروری و لازم است ولی کافی نیست زیرا تأثیر آن موقتی است و جنبه مسکن دارد.
فردی که دچار حمله استرس شده برای نجات خود به هر توصیه ای عمل می کند. او داروهای مختلف مصرف می کند، به ورزش و تفریح می پردازد، کتابهای مختلف در این زمینه مطالعه می کند، به کلاس های «یوگا» و «مدیتیشن و مراقبه» و امثالهم می رود. مفتون آگهی های پرزرق و برق این گونه کلاس ها که اکثرآً از شرایط عصبی فرد استفاده تجاری و در واقع سوء استفاده انسانی می کنند، می شود و پس از مدتها تلاش متوجه می شود که در نقطه شروع قرار دارد و ریشه استرس خشک نشده است و از مخصمه بیرون نیامده است.

- معتدل بودن: به عقیده «فردریک پرلز» انسان معتدل انسان این مکان و این زمان است. به عقیده او انسان با احساس ایمنی در لحظه هستی زندگی می کند و در می یابد که تنها واقعیت همین لحظه است و نیازی به نگریستن به پس و پیش ندارد. انسان معتدل زندانی رویدادها و اوهام نیست، بلکه نقاط ضعف و قدرتش را می شناسد و می پذیرد.

- خروج از محدودیت: نفی همیشگی استرس امکان ندارد مگر این که فرد از محدودیت های خود بیرون آید. این محدودیت ها می توانند شامل بینش های محدود، خودخواهی ها، رقابت های مادی بی مورد، ستیز مداوم با خود و اطرافیان باشد. با خروج از محدودیت، فرد در مدار دیگری قرار می گیرد و عرفان و مسائل عرفانی را مورد توجه قرار می دهد. آمیختن با عرفان اسلامی و آنچه در دین اسلام آمده از جمله دستورات زندگی و شیوه های رفتاری و .. . مؤثرترین عوامل دفع کننده استرس هستند و انسان را «روئین روان» می سازند.

تأثیر استرس بر جامعه
خسارات اجتماعی ناشی از استرس تاکنون بسیار بالا بوده ، به طوری که همچنان سیر صعودی خود را طی می کند. جامعه ، هزینه های خدمات اجتماعی [همچون ارائه خدمات پزشکی برای افرادی که در اثر استرس شدید دچار بیماری می شوند ، حقوق بازنشستگی زود هنگام برای افرادی که به علت بیماری های ناشی از استرس شدید از کار افتاده اند و هزینه های معلولیت ناشی از حوادث که به علت استرس بالا به وجود آمده اند ( مانند تصادفات )] را متحمل می شود؛ علاوه بر آن ، استرس اغلب ، مردم را تند مزاج می کند و این امر روی کیفیت کلی زندگی افراد تأثیر می گذارد.
تأثیر استرس بر شرکت ها
سالانه مبالغ زیادی صرف هزینه های ناشی از عواقب استرس محیط کار می شود که می توان به کارگریزی ( غیبت از کار) و کاهش میزان عملکرد افراد اشاره کرد که در محل کار خود تنها حضور جسمی دارند. به هرحال هر چیزی که بتواند از تأثیرات مخرب استرس بکاهد ، کارگران را شادتر و شرکت ها را ثروتمندتر می کند.
علائم استرس
علائم جسمی استرس می تواند روی تمام بدن تأثیر بگذارد ، بخصوص روی سیستم قلبی و تنفسی.
تأثیر استرس روی سلامت و آرامش جسمی
استرس بلند مدت ، یکی از شایعترین علل بیماری هایی مانند فشار خون بالا و سایر بیماری های قلبی ، شناخته شده است . امروزه اعتقاد بر این است که استرس بلندمدت می تواند خطر ابتلا به بیماری های روحی – روانی را افزایش دهد و همچنین تغییرات رفتاری که به واسطه استرس ایجاد می شوند با کاهش میزان مشخص سلامت جسمی ارتباط دارند ؛ که از جمله این تغییرات افزایش و زیاده روی در مصرف مواد مخدر است. وقتی تحت تأثیر استرس بسیار بالا قرار داریم ، خطر وابستگی به مواد مخدر بسیار بالا می رود که این امر باعث اختلال در روابط شخصی فرد می شود؛ به گونه ای که رفتار شخص در منزل و محیط کار بسیار پرتنش و استرس زا خواهد شد. داروهای مجاز همچون آرام بخش ها اگرچه در کوتاه مدت باعث از بین بردن علایم نگرانی می شود ، اما مصرف مداوم آن اعتیاد آور است و تأثیرات جانبی مثل عدم تمرکز ، هماهنگی ضعیف دستگاه های بدن و حتی گیجی را به همراه دارد. پس استفاده از آرام بخش ها ، درمان واقعی استرس نیست.

استرس و عدم سلامت روانی
بروز اختلالات روانی همچون اضطراب و وسواس ، با تجمع بلند مدت استرس افزایش می یابد و نگرانی ها می تواند به حدی برسد که با علایم ظاهری مانند ترس و احساس درد جسمی بروز کند که ممکن است با حمله قلبی اشتباه گرفته شود. افرادی که تحت استرس بلندمدت هستند بیشتر در معرض ترس های بی دلیل ، تغییرات مزاجی و اضطراب می باشند، حتی ممکن است یأس و ناامیدی ، عصبانیت و تندمزاجی را نیز تجربه کنند.
تأثیر استرس روی عواطف
افرادی که دچار استرس هستند ، برای رهایی از استرس به رفتارهای مخرب روی می آورند که این رفتارها برای آنها ، همکاران و جامعه بسیار گران تمام می شود . این افراد دچار عدم تعادل رفتاری و آشفتگی فکری می شوند که باعث کاهش اعتماد به نفس می شود و در نتیجه آن ، مشکلات روحی جدی تری از جمله یأس ایجاد می کند.
تأثیر استرس روی تصمیم گیری
افرادی که تحت استرس هستند ، به سرعت توانایی خود را برای اتخاذ تصمیم درست از دست می دهند. بخصوص زمانی که اعتماد به نفس خود را از دست داده باشند. استرس روی سلامت فردی ، خانواده ، شغل و سایر جوانب زندگی انسان تأثیر می گذارد. افرادی که از استرس مزمن ( مداوم و طولانی ) رنج می برند ممکن است با علایم جسمی این بیماری مواجه نشوند ، بلکه تأثیرات جانبی استرس در آنها بروز کند. تصمیمات غلطی که در محیط کار و خانه گرفته می شود، ممکن است به حادثه ، دعوا ، ضرر مالی یا حتی از دست دادن شغل منجر شود.
نکاتی که باید به خاطر سپرد:
استرس می تواند کشنده باشد. ژاپنی ها به طور رسمی یک حالت مشخص به نام "کاراشی" دارند که به معنی "مرگ از کار زیاد" است.
• استرس مزمن نباید نشانه ضعف شخصیتی فرد به حساب آید.
• استرس قابل انتقال است. زندگی و کار با افرادی که دچار استرس هستند بسیار تنش زا است .
• استرس بر اثر عواملی چون فشار بالای زندگی ، محدودیت های شدید ، عدم حمایت خانواده و همکاران ایجاد می شود.
• زندگی بدون استرس امکان پذیر نیست ، مهم آن است که با اتخاذ شیوه های مناسب ، میزان استرس را به حداقل برسانید.

تأثیر استرس روی خانواده
استرس ، موجب اختلال در سلامت روانی خانواده می شود . آمار بالای طلاق در جوامع غربی بیشتر به علت میزان استرس بالا در محیط کار است. بخصوص مکان هایی که دو همکار تمام وقت با یکدیگر مشغول کار هستند؛ چنانچه کار بسیار مشکل باشد یا موقعیت شغلی فرد در خطر باشد، تمام انرژی او صرف مقابله با استرس محیط کار می شود و دیگر انرژی مثبتی برای خانواده و دوستان باقی نمی ماند. چنانچه فرد شاغل دارای فرزند باشد ، استرس می تواند باعث ایجاد تضاد بین نگهداری کودکان و حفظ شغل شود؛ زیرا نگهداری کودک مستلزم صبر، حوصله و بردباری والدین است، در حالی که والدین ، انرژی مثبت خود را در محیط کار از دست داده اند ؛ همین امر موجب استرس مضاعف والدین خواهد شد به گونه ای که گاه به تصمیم های غلط مانند جدایی از یکدیگر، جدا کردن کودک از خود و... روی می آورند. اگر چه ما هنوز به طور کامل تأثیر بلندمدت جدایی یا طلاق بر روی کودکان را نشناخته ایم ، اما می دانیم که جدایی بهترین راه برای ایجاد یک نسل بدون استرس نیست. و این نیازمند تعادل دقیق نیازهای محیط کار و خانواده است.
مبارزه با استرس
دنیای امروز جهانی است پرتنش ؛ فشارهای روحی و عصبی ، اندوه و افسردگی ، دلهره و تشویش ، و به زبان ساده تر غم و غصه دست از سر ما بر نمی
دارد. نگرانی های بیش از حد مشکلی است که میلیون ها نفر به آن گرفتارند اما دل نگرانی ( استرس) همیشه مخرب و زیانبار نیست ! در واقع گاهی اوقات بهتر است نگران باشیم. در یک کلام می توان گفت استرس واکنش لازم و حیاتی است، اما با گذشت زمان ویرانگر می شود. استرس یا فشار روانی ، فراگیرترین عارضه در مردم جهان ، و ریشه اکثر بیماری های جسمی و روانی است.
از نظر علمی ، استرس عبارت است از عدم تناسب بین تقاضاها در زندگی ما و منابعی که برای برآوردن آنها داریم . در حقیقت استرس یک واقعه است. این پاسخ غیر ارادی به خطر ، از اولین روزهای زندگی در ما به وجود می آید. وقتی ما از استرس حرف می زنیم ، آنچه معمولاً شرح می دهیم یک سری نشانه ها هستند که ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند. بیماری های قلبی ، زخم های گوارشی ، احساس فرسودگی و خستگی مداوم ، از دست دادن حافظه ، گرفتگی عضلات گردن ، افسردگی و سردرد، تعدادی از نشانه های عمومی استرس هستند. استرس مزمن در بسیاری از افراد سبب چاقی می شود که همین امر به نوبه خود از طول عمر می کاهد. حتی بیماری های خطرناکی مانند سرطان با استرس در ارتباط هستند .
تحقیقات نشان داده است که بدن زنان و مردان به گونه ی متفاوتی به تنش های روانی پاسخ می دهد. همچنین مدارک غیر قابل انکاری درباره چگونگی اثر آن بر رشد و تکامل کودکان از نخستین هفته های زندگی ارائه شده است . واکنش استرس در برابر خطر ، در دو مرحله مجزا عمل می کند. در مرحله ی نخست ، مغز احساس خطر را دریافت می کند و با ارسال پیام به مرکز غدد فوق کلیوی ، سبب ترشح آدرنالین می شود. آدرنالین به خون می ریزد، تنفس کوتاه می شود، ماهیچه ها سفت می شوند و بدن برای عمل آماده می گردد. مرحله دوم واکنش استرس ، طی 5 تا 10 دقیقه بعد اتفاق می افتد. به نظر می رسد محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- قشر غدد فوق کلیه رابطه ی نزدیکتری با استرس های هیجانی و فکری داشته باشد.
استرس به گونه شگفت آوری می تواند شکل بدن ما را عوض کند. واکنش استرس بلافاصله ذخایر چربی بدن را برای تولید انرژی و متابولیسم در عضلات به حرکت در می آورد . با اطمینان می توان گفت که سلول های چربی شکم به این هورمون حساس اند و افرادی که مقادیر زیاد این هورمون ها را دارند، مستعد تجمع چربی در ناحیه میانی بدن هستند، حتی اگر سایر نواحی بدن لاغر باشند. پاسخ به استرس در زنان و مردان اختلافات فاحشی دارد. فشار خون زنان در این شرایط کمتر از مردان افزایش می یابد ، هر چند پس از یائسگی یا برداشتن رحم این تفاوت کمتر خواهد شد. این امر مطرح کننده ی اثر حمایتی ناشی از استروژن است. اما واکنش زنان نسبت به استرس زاهای بیرونی ، طیف وسیعتری را نشان می دهد. به عبارت دیگر ، زنان بیشتر تنش های خارجی را احساس می کنند واین به دلیل طرز نگاه خاص آنان به جنبه های مختلف زندگی است. در حقیقت مردان در یک زمان تنها مراقب یک چیز هستند، اما زنان مراقب همه جا هستند. به نظر می رسد جدا از جنسیت ، تجارب اوایل دوران کودکی نیز اثر عمیقی بر شیوه برخورد با تنش های خارجی داشته باشد.

والدین اغلب در مورد منشأ استرس در زندگی کودکان خود دچار اشتباه می شوند. آنها تصور می کنند که اطفال ، بیشتر از کارهای دوستان خود ناراحت می شوند. اما حقیقت چیز دیگری است. بزرگترین مسائلی که فکر آنها را ناراحت می کند، بیمار شدن ، دعوا و اختلافات خانوادگی ، و طلاق والدین است. کودکانی که زندگی سالمی دارند و به خانواده هایشان عشق می ورزند، یاد می گیرند که چگونه واکنش استرس را تعدیل کنند.
توماس هلمز در پژوهش های خود به این نتیجه رسید که تنها عامل مشترک در ایجاد هر نوع استرس ، لزوم و اجبار در ایجاد تغییر و تحول مهم در روند زندگی معمولی فرد است. این پژوهشگر مشاهده نمود که در بیماران مبتلا به سل ، شروع بیماری غالباً متعاقب یک سلسله اتفاقات و حوادث و بحران های مخرب مانند مرگ و میر در خانواده ، از دست دادن شغل یا تغییر آن ، ازدواج ، طلاق و مانند آن بوده است. البته باید متذکر شد که استرس علت ایجاد سل نیست ، لیکن در شدت وخامت آن مؤثر است. در پژوهش دیگری مشخص گردید که میزان سرماخوردگی در افرادی که قدرت مقابله با فشارهای زندگی را ندارند به مراتب بیشتر از دیگران است. به منظور نشان دادن اثر استرس ناشی از تغییرات عمده زندگی که عامل مشترک تمام استرس ها است ، هلمز و روانشناس دیگری به نام ریچارد ریهی، از پنج هزارنفر سئوالاتی مبنی بر اولویت دادن به اتفاقات و حوادث و تغییرات مهم زندگی نمودند که بر اساس آن مقیاس معروف هلمز- ریهی برای اندازه گیری درجه اهمیت وقایع زندگی ساخته شد. نتیجه این پژوهش اولویت وقایع اتفاقی را در زندگی این پنج هزار نفر نشان می دهد.
عوامل استرس زا را در خود شناسایی کنید
چه چیزهایی سبب استرس در شما می شوند؟ اولین چیزهایی که معمولاً به نظر ما می رسند وقایعی هستند که ما را عصبانی یا دگرگون می سازند. اما راجع به مسائلی که شما را متأثر می کنند، می ترسانند، هیجان زده یا خوشحال می کنند، چه می گویید؟ شما حتی ممکن است با افکار ، احساسات و انتظاراتتان موجب پیدایش استرس در خود شوید. هر رویداد یا فکری که سبب ایجاد احساسات قوی منفی یا مثبت گردد، می تواند باعث پیدایش استرس شود که حتی گاهی ناشی از جمع شدن وقایع کوچک است.
کنترل استرس
آموزش کنترل استرس یک فرایند سه بخشی است: نخست نشانه ها و علت ها را تشخیص می دهید. سپس مهارت های کنترل را می آموزید و این که چگونه آن مهارت ها را به کار ببرید. چگونگی برخورد شما با استرس ، به منشأ آن بستگی دارد: اگر علت آن ، مسئله ای خارج از کنترل شماست، تنها چاره می تواند آموزش پذیر باشد. در مواقع دیگر، مهارت های برخورد با آن می تواند به شما کمک کند تا نسبت به استرس سازش پیدا کنید یا وضعیت را تغییر دهید.
برای کنترل استرس ، چهار دسته از مهارتها باید آموخته شوند:
1- مهارتهای آگاهی
2- مهارتهای پذیرش
3- مهارتهای برخورد
4- مهارتهای عمل
بیاموزید که گاهی شکست را تجربه کنید. زمانی که مشکلی برایتان پیش می آید، به نظر می رسد می خواهید چیزی را که اصلاً در حیطه اختیارات شما نیست، کنترل کنید. چه فکر می کنید؟ فکر می کنید قادر مطلق هستید؟ سعی کنید با روشهای گوناگون خود را آرام سازید. برای مدارا با نگرانی ها ، همواره این عبارت را به خاطر داشته باشید : هیچگاه به تنهایی ناراحت و نگران نباش . انزوا و زانوی غم به بغل گرفتن سبب تشدید نگرانی ها می شوند. اگر علت ناراحتی خود را برای فرد دیگری شرح دهید، یقیناً می توانید به حقیقت و عمق مسائل پی ببرید.
با این کار حتی می آموزید که چگونه با خود نیز صحبت کنید. با استفاده از روش روان درمانی " شناختی " شخص تمامی عادت های فکری اش ر ا باز آموزی می کند و به جای این که افکاری منفی مانند " من به آخر خط رسیده ام "را به مغز خود راه دهد، تفکرات پرثمر و به عبارتی " مثبت اندیشی" را می آموزد. اگر به مشاهده و بررسی افکار ناخودآگاه خود بپردازید ، می توانید دیدگاهی را که همواره برای شما غصه و افسردگی به دنبال دارد، اصلاح کنید. باید آغاز کنید و به طور مداوم تمرین نمایید. در واقع باید گفت : روان درمانی شناختی طناب نجاتی است که با قلاب " حقیقت " ، انسان را از گودال " نگرانی ها " نجات می بخشد.
یک شیوه مؤثر دیگر ، دقت در منش افرادی است که به طور طبیعی در برابر استرس مقاوم اند.
بعضی افراد تبعات آزاردهنده ی بیماری ، فوت نزدیکان و اسارت و شکنجه را با آرامش عجیبی پشت سر می گذارند. این افراد در یک چیز مشترک اند و آن ، شیوه برخورد و توجیه خوش بینانه نسبت به مسائل زندگی است. آنها تمایل دارند بیشتر موضوعات مقطعی را مورد توجه قرار دهند ، تا این که فکر خود را به مسائل گسترده مشغول سازند.
در واقع این افراد مسائل زندگی را به گونه ی خاصی تعبیر و تفسیر می کنند و آنها را به شکل موقتی و اختصاصی می بینند تا دائمی و فراگیر. به علاوه ایشان با فعالیت های مثبت برای خود کسب اعتبار می کنند ، در حالی که ناتوانی شان را به خارج نسبت می دهند. به عبارت دیگر ویژگی های شخصیتی مردمان مقاوم در برابر فشارهای روانی ، در قالب سه واژه یتعهد، کنترل و مبارزه جویی خلاصه شده است .
استرس ، بخشی از زندگی است و معمولاً به دنبال حوادث روزمره به وجود می آید. برای مبارزه با استرس، راه های مختلفی وجود دارد که به چند مورد آنها اشاره می کنیم :
1. منابع و موارد استرس زا را تا حد امکان از میان بردارید. برای مثال، اگر جمعیت و شلوغی موجب ناراحتی شما می شود، زمانی را برای خرید انتخاب کنید که خلوت باشد. اگر صف سینما یا تئاتر شلوغ است، در صف نایستید. می توانید از نوارهای ویدئویی آن فیلم یا نمایش استفاده کنید.
2. از شر وسایل اضافی و بی مصرف خلاص شوید و اطراف خود را خلوت کنید. می توانید این وسایل را حراج کنید یا اصلاً به کسانی بدهید که مورد نیازشان است.
3. اگر همیشه دیر به مقصد مورد نظر خود می رسید، کاغذ و قلمی در دست بگیرید و کارهای روزمره خود را یادداشت کنید. با این کار در می یابید وقت خود را چگونه تنظیم کنید. برای مثال، اگر چهل دقیقه طول می کشد تا به محل کار خود برسید، آیا به موقع از خانه خارج می شوید؟ ، چنانچه منطقی و واقع بین باشید ، می توانید مشکلات خود را حل کنید و از استرس زندگی خود بکاهید، فقط اگر منطقی و واقع بین باشید. اگر وقت کافی برای انجام تمام فعالیت های مورد نظر و مهم خود ندارید، پس شاید بیش از حد تلاش می کنید. از تمام فعالیت های روزمره و مدت زمان آنها ، یک فهرست تهیه کنید.
4. از موقعیت های استرس زا اجتناب کنید. اگر انجام یک ورزش یا بازی خاص سبب اضطراب شما می شود، از انجام آن خودداری کنید. هدف از انجام این تمرینات، بالا بردن روحیه و ایجاد نشاط است. اگر می دانید این ورزشها احساس خوبی به شما نمی دهد، از انجام آنها بپرهیزید.
5. اگر نمی توانید استرس را از میان بردارید، سعی کنید عادت های خود را عوض کنید. از ارتباط و معاشرت با افرادی که سبب استرس و اضطراب شما می شوند، بپرهیزید. برای مثال، اگر با پدرهمسر خود رابطه خوبی ندارید، اما نمی خواهید این امر مسئله ساز شود، به هنگام دعوت کردن از وی از دیگر اقوام همسر خود نیز دعوت کنید تا از فشار روحی و اضطراب شما کاسته شود.
6. رقابت با دیگران در کار، شغل، مقام و ظاهر، می تواند یکی از منابع اجتناب ناپذیر اضطراب باشد. شاید هم افرادی را بشناسید که کارمی کنند تا حسادت و خشم دیگران رابرانگیزانند. اما در حقیقت باید به آنچه دارید، قانع باشید. چون اضطراب حاصل از حسادت و رقابت، به خود فرد تحمیل می شود.
7. وسایلی مثل موبایل یا کامپیوتر باعث می شوند که طی یک روز بیش از حد کار و فعالیت انجام دهیم. قبل ازخرید وسایل و تجهیزات جدید مطمئن شوید که این وسایل به پیشرفت موقعیت فعلی شما کمک می کند.آگاه باشید که مراقبت از دستگاه ، و تعمیر و نگهداری آن می تواند استرس زا باشد.
8. سعی کنید در هر زمان فقط یک کار را انجام دهید. برای مثال، به هنگام تمرین ورزشی دوچرخه زدن مجبور نیستید به رادیو گوش دهید یا تلویزیون هم تماشا کنید. به یاد داشته باشید که گاهی اوقات برای پرهیز از استرس بهتر است هیچ کاری انجام ندهیم.
9. اگر شما از بی خوابی، سردرد و ناراحتی معده رنج می برید، در نظر داشته باشید که استرس سبب این مشکلات است . اگر همزمان عصبانی ، ناامید و نگران باشید، نیروی جسمانی شما تحلیل می رود و خسته و فرسوده می شوید.
10. اگر احساس می کنید که استرس و اضطراب شما بیش از حد است و کنترل آن خارج از توان خودتان است، باید از پزشک متخصص کمک بگیرید.
به طور کلی احساس عدم سلامت و بی میلی برای بلند شدن از خواب به هنگام صبح ، نشانه های اولیه استرس و اضطراب بیش از حد است.
تمریناتی برای کاهش استرس
1- خود را سازمان دهید . برای این که استرس خود را به روش اثربخشی اداره نمایید ، باید از روشهای مناسب تخصیص زمان و انرژی برای انجام کارها بهره‌ گیرید.
2- با نظارت بر افراد و اشیای اطراف خود بر خویشتن مسلط شوید. بدین ترتیب شما می‌توانید ضمن حمایت خویش ، از استرس‌ رهایی یابید.
3- با ارائه ی بازخوردهای مثبت به خویش، عزت نفس خویشتن را افزایش دهید و خود را بهترین فرد برای انجام کارها در نظر بگیرید.
4- با برنامه‌ ریزی فعالیت های تفریحی در زندگی ، خود را تشویق نمایید. در واقع این امر به شما کمک می‌کند تا انگیزه‌ای برای انجام کارهایتان داشته باشید.
5- ورزش کنید ، چون سلامتی شما به توانمندی‌ سلول های بدنتان در جذب اکسیژن و غذا بستگی دارد. ورزش هایی از قبیل پیاده روی ، دوچرخه سواری ، شنا و ... حداقل به مدت پانزده تا سی دقیقه در سه روز هفته برای سلامتی قلب و پاهایتان مفید است.
6- با استفاده از تنفس عمیق و تمرکز بر افکار مثبت، استرس و نگرانی را از خود دور کرده و به خود آرامش دهید. خواب کافی همراه با تفکر مثبت ، استراحت به صورت تدریجی، ورزش، گوش‌ دادن به موسیقی ملایم، ارتباط با دوستان ، و دوست داشتن دیگران از عوامل ایجاد آرامش در افراد است.
7- در حد امکان بعضی مواقع دست از کار بکشید. هفت الی هشت ساعت خواب در شب ضروریست. بین مطالعه استراحت کنید، چون برای مدتی از زمان، ذهن شما توان یادگیری دارد و پس از آن، احتیاج به زمانی برای طبقه ‌بندی و کامل کردن اطلاعات دارد. یک قانون کلی در این زمینه می‌گوید: ده دقیقه استراحت برای هر یک ساعت مطالعه . به همان اندازه که به ذهنتان استراحت می‌دهید به چشمانتان نیز استراحت دهید.
8- از وضعیت جسمی خودتان آگاه باشید. از نشانه‌های پریشانی در خود از قبیل سردرد ، دلواپسی، آشفتگی، درد معده، نداشتن تمرکز، سرماخوردگی، خستگی زیاد و ... مطلع باشید. به خاطر داشته باشید این علائم می‌توانند عاملی برای ایجاد اختلالات جدی‌تر از قبیل زخم معده ، فشارخون بالا و بیماری های قلبی باشند.
9- به تغذیه خود توجه کنید. با یک رژیم غذایی متعادل غذا بخورید. از غذاهایی که چربی یا شکر زیاد دارند، اجتناب کنید و خود را به دارو و الکل عادت ندهید. مواد کافئین‌دار با این که شما را بیدار نگه می‌دارند، ولی در بسیاری مواقع سبب می‌شوند انسان نتواند روی مسائل تمرکز داشته باشد ؛ و نیز به یاد داشته باشید بیست دقیقه پیاده ‌روی در روز بهتر از بسیاری از نسخه‌های دارویی در ایجاد آرامش به شما کمک می‌کند.
10- شاد زندگی کنید. آمار نشان داده که افراد بانشاط ، عمر طولانی و مشکلات جسمی کمتری دارند و نسبت به دیگران پرکارتر هستند. در زندگی با چیزهایی که به نظر بی‌معنی می‌آیند با شوخ طبعی برخورد کنید. به خاطر داشته باشید شما انسان بسیار ویژه‌ای بوده و لایق بهترین رفتارها با خودتان هستید.
 بعضی افراد واکنشهایی را به استرس نشان می دهند:
1- می دانند استرس موقتی است.
2- می کوشند با به حداقل رساندن استرسها بر توان خود برای برخورد با استرس بیفزایند.
3- قواعد جدیدی وضع می کنند.
4- بی آنکه خود را ناکام بدانند وجود تعدادی استرس را بخش طبیعی زندگی می دانند.

 در مقابل، بعضی افراد واکنشهای زیر را نشان می دهند:
1- از اینکه استرس به زندگی آنان راه یافته احساس گناه می کنند.
2- به جای یافتن راه حل، استرس را در دیگران جست وجو کرده و آنها را مقصر می دانند.
3- تسلیم استرس می شوند.
4- پس از تجربه استرس ضعیف تر می شوند. عوامل استرس زا صدا،آلودگی آب و هوا، شلوغی وسائط نقلیه و جمعیت زیاد که همگی این عوامل محیطی ناراحت کننده، عصبانی کننده و استرس آور است. عاملی را که یک شخص، استرس آور می داند ممکن است دیگری آن را استرس آور نداند. زمینه ای که در آن استرس اتفاق می افتد و برداشت و تجارب قبلی افرادی که با آن مواجه می شوند نیز مهم است. اغلب استرس آورهای محیطی حدوداً کمتر از مقداری که سبب صدمه فوری جسمی می شود اتفاق می افتد. هوای دود آلود، اتوبوسهای شلوغ، خیابانهای پرسروصدا به استثنای موارد محدود باعث کوری یا ناشنوایی نمی شود. زمینه روانی و اجتماعی یک واقعه به اندازه وضع فیزیکی آن در ایجاد خوشی و ناخوشی مهم است.

 واکنشهای استرسی برانگیزاننده هیجان هستند: سه الگوی هیجانی بسیار بااهمیت عبارتند از: خشم، ترس و اضطراب
1- خشم: پاسخ فوری موجود زنده به استرس و ناکامی معمولاً خشم است. خشم به تدریج با حسد و کینه آمیخته شده و موجب آسیب رساندن می گردد. این واکنشها راههایی هستند برای حفظ امنیت شخص.
2- ترس: خطرات مخصوص موجب ظهور ترس می شود که آن به نوبه خود موجب کناره گیری و فرار می شود. وجود ترس در افراد مختلف واکنشهای متفاوتی را ظهور می کند.
3- اضطراب: احساس تهدید موجب ظهور اضطراب می شود. اضطراب عبارت است از: ترس و تشویش در غیاب خطر واقعی و مخصوص.

در ارتباط با استرس جوانان سؤالاتی مطرح می باشد
 گرفتاریهای روزانه، فشارهای آزارنده، ناکام کننده و روابط ناخوشایندی است که هر روز افراد را، بخصوص جوانان را گرفتار می کند. مواردی از این گرفتاریها عبارتند از: گذاشتن چیزهایی در جای نامناسب، محیط کار و نگرانی در باره وزن و ظاهر بدنی.

 درصد نگرانی بعضی مسائل جوانان: نگرانی در باره وزن: 4/52 درصد محیط کار: 1/38 درصد ظاهر بدنی: 9/35 درصد دلگرمیهای روزانه جوانان: رابطه خوب با دوستان: 4/74 درصد احساس سلامتی کردن: 7/72 درصد انجام دادن یک تکلیف: 73 درصد بیرون از خانه غذا خوردن: 4/68 درصد دلگرمیهای روزانه لذتهای جزیی هستند و این دلگرمیها برای درک اثرات استرس با اهمیت هستند، زیرا توان بی اثر کردن گرفتاریهای روزانه که استرس آور هستند را دارند. دانشمندان گزارش کرده اند که گرفتاریهای روزانه بر سلامت هیجانی جوانان مؤثر است. افراد دیگر که گرفتاری روزانه زیادی دارند به مراتب اضطراب و ناکامی و افسردگی بیشتری را گزارش کرده اند.

اثر فشار محیطی در جوانان فشارهای محیطی، اگر چه نه همیشه، می تواند موجد اثرهای منفی در کارکرد معمولی و حتی اثرهای منفی در کارکرد فرد پس از خاتمه فشار گردد. ارتباط پیچیده ای بین فشارآورهای مادی و انطباق ذهنی و عاطفی مردم وجود دارد. فشارهای محیطی در جوانان اثرهای گوناگونی دارد که عبارتند از: آزردگی مداوم، فشار روانی، آشفتگی خواب، اضطراب، شکایات جسمی و عصبی، کاهش کارکرد تحصیلی، عدم تحمل در برابر ناکامی و افزایش فشار خون. هنگامی که تمایل جوان به سوی هدفی باشد که با مانعی برخورد کند چون ظرفیت سازگاری فرد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد می گوییم فشار روحی و استرس ایجاد شده است. منابع فشار ممکن است محرومیتهای خارجی یا داخلی باشد. به عبارت دیگر ناکامیها و تعارضها به هرترتیب که پدید آیند چون وضع روانی یا رفتارهای عادی فرد را دچار اختلال می کنند استرس ایجاد می کنند. همه مسائل و مشکلاتی که خواسته و ناخواسته در زندگی انسانها بوجود می آیند نوعی فشار روانی محسوب می شوند.

اغلب استرسهای جوانان چون شکست تحصیلی و شغلی یا بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی می توانند قابل پیشگیری باشند و استرسهایی چون مرگ نزدیکان و زلزله و... را نمی توان پیشگیری کرد. در هر مورد مهمترین عامل در تعیین چگونگی و نوع استرس، تصورات شخص جوان و میزان ارزشی است که او برای آن مورد خاص قائل است. به طور طبیعی هر چه مدت دوام و تعداد استرس هایی که در یک زمان پیش می آید افزایش یابد فشار روحی شدیدتر است.

استرسهای درازمدت ممکن است به ایجاد اختلالهایی مانند زخمهای گوارشی، بیماریهای قلبی و فشار خون کمک کند. اثر و تأثیر استرس در افراد جوان چگونه است؟ کسانی که در برابر فشار روانی مقاوم هستند رویدادهای زندگی را در کنترل خود می دانند و به آسانی با مسائل و مشکلات زندگی مقابله می کنند. شدت فشار روانی به احساس کارایی فرد، یعنی اطمینان خاطر آدمی از این که می تواند موقعیت فشارزا را به خوبی اداره و تحمل کند، میزان دسترسی به حمایتهای اجتماعی و توجه مردم، ارزیابی فرد از خود و موقعیت فشارزا و توانایی کنترل آن موقعیتی که فشار روانی در آن روی می دهد بستگی دارد.

روشهای کنترل و کنار آمدن با استرس
1- کنار آمدن: معمولاً دو شیوه کنار آمدن با استرس وجود دارد: به صورت مستقیم و به صورت دفاعی؛ روشهای مستقیم کنار آمدن مستلزم توجه شخص به واقعه استرس زا و به کارگیری امکانات رفتاری و شناختی است. روشهای کنار آمدن دفاعی مستلزم اجتناب از واقعه استرس زا، زمانی که رخ داده است یا جلوگیری کردن از پاسخ هیجانی و فیزیولوژیکی به آن و از این رو، کاهش دادن اثرات آن است.
2- پسخوراند زیستی: روشهای کنترل استرس نظیر مراقبه (مدیتیشن)، پسخوراند زیستی و آرمیدگی تدریجی با کاهش دادن تنش جسمانی مثل داروهای آرامبخش عمل می کنند. پسخوراند زیستی مناسب و به موقع بر دامنه وسیعی از پاسخهای فیزیولوژیکی خودکار کنترل ارادی دارد.
3- ورزش: دانشمندان دریافتند که شرکت در برنامه اروبیک به طور چشمگیری استرس و افسردگی را کاهش می دهد. زیرا این روش برای برانگیختگی سمپاتیک است نه پاراسمپاتیک. اروبیک همیشه دوره ای از آرامش کامل را به همراه دارد که ادراک کنترل فرد بر واکنش پذیری فیزیولوژیکی اش را بیشتر تقویت می کند .
تاثیر استرس بر بدن

رابطه ی بین استرس، اضطراب و نگرانی با ازدیاد فشار خون از دیرباز شناخته شده است. دیده شده است که در مقابله با بلایای طبیعی و در مقابله با شرایط سخت زندگی، فشار خون افزایش یافته است. ماشینی شدن زندگی و سست شدن کانون های خانوادگی سنتی و فشارهای اقتصادی شخص را آسیب پذیر کرده و فشار خون او را بالا می برد.
تحریکات روانی ناشی از محیط اجتماعی، اشتها را برای دریافت نمک بیشتر می کند. به همین جهت میزان استرس در افراد یک اجتماع با میزان مصرف نمک در آن اجتماع ارتباط مستقیم دارد. دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که در بالا رفتن فشار خون، نمک به طور مستقیم موثر نیست، بلکه تحریکات روانی اجتماعی است که موجب تمایل بیشتر به خوردن نمک می شود.
چنانچه استرس کوتاه مدت باشد، متابولیسم هورمون ها کمتر تحت تاثیر قرار خواهند گرفت و آثار آن قابل برگشت است ولی اگر طولانی باشد، آثار مخرب آن غیرقابل ترمیم است. اثرات استرس می تواند احساسی، روانی یا فیزیولوژیکی (بالا رفتن فشار خون ، اختلالات گوارشی ، عوارض پوستی و سردرد) باشد که در تمام این حالات احتیاجات تغذیه ای بدن تحت تاثیر قرار می گیرد.
اثر استرس روی هورمون ها:
استرس روی فعالیت سیستم مرکزی اثر می گذارد و ترشح هورمون ها را بالا می برد. غدد فوق کلیوی ترشح هورمون های اپی نفرین و نور اپی نفرین را تا 10 برابر یا بیشتر افزایش می دهند. عمل این دو هورمون افزایش جریان خون به کبد است و نتیجه ی آن تخریب سریع گلیکوژن، پروتئین ها و چربی ها است.
استرس، ترشح هورمون ACTH(آدرنوکورتیکوتروپیک) را از غده هیپوفیز افزایش می دهد که این هورمون غده ی فوق کلیه را تحریک کرده و باعث ترشح هورمون های استروئیدی می شود. یکی از این هورمون ها کورتیزول است که سنتز پروتئین های مختلف و همچنین سنتز آنزیم های موثر در متابولیسم چربی ها را تسریع می کند. پس از یک دوره ی کوتاه مدت استرس، سنتز چربی ها تسریع می شود و گاهی شخص بیشتر غذا می خورد و چاق می شود.
پس از یک دوره ی طولانی مدت استرس، در بدن شخص مقدار بیشتری چربی و مقدار کمتری پروتئین موجود است.
استرس باعث افزایش هورمون رشد نیز می شود که مسئول سنتز پروتئین های جدید است.
اثر استرس روی متابولیسم قندها:
طی استرس، بدن در مقابل عمل انسولین(هورمون تنظیم کننده ی قند خون) مقاوم می شود و در نتیجه مقاومت به گلوگز(قند خون) افزایش می یابد و بدن به تصور اینکه مقدار گلوگز خون کم شده است، تبدیل گلیکوژن(ذخیره ی قندی بدن) کبدی به گلوکز را افزایش می دهد و قند خون علی رغم وجود انسولین، در خون بالا می رود.
بالا رفتن قند خون و پیدایش قند در ادرار از علامات اولیه استرس هستند.
اثر استرس روی متابولیسم چربی ها:
در نزد افراد مبتلا به استرس، مقدار اسیدهای چرب آزاد خون بالا می رود که علت آن تشدید تجزیه ی چربی ها می باشد. مقدار این اسیدهای چرب بیشتر از آن است که بدن بتواند برای سوخت، همه ی آنها را مصرف کند، به همین جهت این اسیدهای چرب وارد کبد شده و تبدیل به تری گلیسیریدها می شوند و چون مقدار آنها زیاد است، در کبد باقی مانده و ایجاد بیماری "کبد چرب "(fatty liver) می کنند که کبد چرب پیش ساز بروز بیماری های سیروز کبدی و سرطان کبد است.
اثر استرس روی متابولیسم پروتئین ها:
در شخص مبتلا به استرس، تخریب پروتئین ها نیز سریع است و باعث تعادل منفی ازت می شود که روی اشتها اثر می گذارد و گاهی شخص نمی تواند به طور طبیعی غذا بخورد. با کم شدن ازت بدن و کمی اشتها ، شخص وزن خود را از دست می دهد و وزن از دست رفته با دریافت کالری اضافی جبران نخواهد شد.
اثر استرس روی متابولیسم ویتامین ها و مواد معدنی:
استرس میزان احتیاج به ویتامین های A, B, C و مواد معدنی مانند کلسیم، فسفر و روی را نیز بالا می برد.
اثر استرس روی قلب و عروق:
علاوه بر ازدیاد فشار خون، اختلال در ریتم قلب نیز از علائم استرس است. در استرس های پیشرفته، به علت اختلالات هورمونی (افزایش ترشح کاتکولامین از غده ی فوق کلیه)، از یک طرف حجم آب بدن زیاد شده و باعث ادم ریه و نارسایی قلب می شود و از طرف دیگر احتیاج به اکسیژن افزایش پیدا کرده و در بافت عروق، کبود اکسیژن به وجود می آید و این بافت نمی تواند چربی را که روی آن رسوب کرده بسوزاند. در چنین شرایطی برای کسب انرژی لازم از روش گلیکولیز بی هوازی استفاده می کند که نتیجه ی آن تولید اسید لاکتیک است. این جسم چسبندگی پلاکت ها را افزایش داده و زمینه را برای به وجود آمدن ترومبوز(ایجاد لخته خونی در رگ ها) آماده می کند.
 

ثبت نام دوره آموزش روانشناسی استرس

برچسب ها : انتشار دهنده:
۷ روز هفته ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.