مقاله حسابرسی
فلسفه وجایگاه حسابرسی
فلسفه حسابرسی رابطه مستقیم بانقش حسابرسی دارد که بیان کننده عوامل موثر در تعیین نقش حسابرسی است و در مجموع فلسفه حسابرسی را تشکیل می دهند . حسابرسی مدل ها ونظریه های در اوائل دهه 1960 میلادی شک گرفته اند از این مدل ها که این فرضیه را بیان می دارند اظهار میکنند که نقش حسابرسی ریشه در جامعه شناسی دارد. حسابرسی نظریه های دیگر به شرح ذیل می باشد:
1-نظریه شبه قضایی: طبق این نظریه نقش حسابرسان را قانون تعیین می کند
2-نظریه مسولیت اجتماعی:انتظارات جامعه مسولیت های دیگری را در مقابل حسابرس قرار می دهد
3-نظریه مباشرت و نظارت:براساس این نظریه مدیران مباشران سهامداران تلقی می شوند
تعریف وهدف حسابرسی:فرآیندی است منظم وبا قاعده جهت جمع آوری وارزیابی بیطرفانه شواهد درباره ادعاهای مربوط به فعالیت ها و وقایع اقتصادی،و گزارش به افراد ذینفع و تطبیق درجه انطباق این ادعا ها با معیار از پیش تعیین شده. حسابرسی
نقش اصلی حرفه حسابرسی: اعتبار دادن به صورت های مالی به معنای ایجاد اطمینان از مطلوبیت ارائه وقابلیت اتکای آنها
انواع حسابرسان: 1-حسابرسی مستقل 2-حسابرسی داخلی 3-بازرس قانونی 4- حسابرسی مدیریت
انواع حسابرسی:
-از نظر آقای آرنز در کتاب نگرش جامعی بر حسابرسی ، حسابرسی را به سه نوع ذیل تقسیم نموده
1-عملیاتی 2 -مالی 3- رعایت
حسابرسی با توجه به موارد زیر به 4 بخش تقسیم می شود:
1-از نظر اهداف وموضوعات رسیدگی 2-از نظر ماهیت رسیدگی 3-از نظر شیوه انجام کار 4-از نظر زمان انجام کار
از نظر اهداف وموضوعات رسیدگی به 4 بخش تقسیم می شود به شرح ذیل:
1-1-حسابرسی صورت های مالی 1-2-حسابرسی رعایت 1-3-حسابرسی عملیاتی 1-4-حسابرسی عملکرد یا مدیریت
-حسابرسی از نظر ماهیت رسیدگی:1- بررسی وارزیابی سیستم کنترل داخلی 2- رسیدگی اثباتی 3-رسیدگی خاص
-انواع حسابرسی از نظر تابعیت سازمانی:
1-حسابرس مستقل:توسط افرادی مستقل از شرکت صورت می پذیرد که کارکنان واحد رسیدگی نمی باشند وانتخاب آنها به عهده واحد مورد رسیدگی نیست، وظیفش صرفا رسیدگی به صورت های مالی و ارزیابی عملکرد مالی در چهارچوب قوانین ومقررات پذیرفته شده است واظهار نظر
2-حسابرس داخلی:معمولا در موسسات بزرگ می باشند از کارکنان موسسه بوده وهدفشان ارزیابی نحوه انجام وظایف محول بر واحدهای مختلف موسسه است زیر نظر مدیر عامل یا مقام ارشد حسابرسی
-انواع حسابرسی از دلیل ارجاع کار:حسابرسی
ا-حسابرسی الزامی:حسابرسی مطابق مقررات (بورس برای شرکت های سهامی عام)
2- حسابرسی اختیاری:یک کنترل اختیاری است ومی تواند واقع نشود
-انواع حسابرسی از نظر نوع رسیدگی:حسابرسی
1-حسابرسی صورت های مالی:اظهار نظر تخصصی نسبت به مطلوبیت صورت های مالی در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری
2-حسابرسی رعایت:جمع آوری وارزیابی شواهد به منظور دستیابی به یافته ها در خصوص رعایت قوانین و دستورالعمل ها از جمله قوانین مالیاتی
-حسابرسی مبتنی بر ریسک:حسابرسی
در این روش با استفاده از روش های آماری که از میزان شواهد مورد لوازم جهت ارائه اظهار نظر تعیین می شود از مزایا این روش کاهش هزینه وزمان عملیات حسابرسی می باشد
-حسابرسی مبتنی برسیستم:حسابرسی
عبارت است از اتکاء بر سیستم کنترل داخلی به عنوان مبنای جهت حصول اطمینان از قابلیت اعتماد اطلاعات منعکس در حساب ها است .هم اکنون روش حسابرسی مورد استفاده در ایران حسابرسی مبتنی برسیستم می باشددر این روش کنترل های داخلی در کنار آزمونهای تفضیلی نقش اساسی دارند.
-حسابرسی عملیاتی:حسابرسی
عبارت است فرایندی منظم وباقاعده که به ارزیابی کارآیی، اثر بخشی ورعایت صرف های اقتصادی یک سازمان در چارچوب کنترل های مدیریتی و گزارش نتایج ارزیابی همراه با ارائه پیشنهادات وتوصیه های اصلاحی به افراد ذیصلاح می پردازد نتیجه نهایی این نوع حسابرسی استفاده بهینه از منابع سازمانی و ارتقاء بهره وری است . در ایران تا حالا این نوع حسابرسی به شکل گسترده انجام نپذیرفته است.
-بعضی از مزایایی حسابرسی عملیاتی:حسابرسی
شناسایی آن دسته از اهداف ،سیاست ها و روش های سازمانی که تا کنون تعریف نشده باقی مانده اند
ارزیابی اثر بخشی سیستم های کنترل مدیریت ومیزان قابلیت اطمینان وفایده گزارش های مدیریت
شناسایی توانیها و فرصت بالقوه به منظور بهبود سود آوری، افزایش درآمدوکاهش هزینه وشناسایی راهکارهای جایگزین و...
حسابرسی ویژه:حسابرسی
عبارت است از نوع خاصی از حسابرسی است که موضوعی مشخص واز پیش تعیین شده را مورد بررسی قرار می دهد وممکن است به درخواست صاحبان سهام موسسه حسابرسی شوند ویا غیر از آن صورت پذیرد
از جمله مواردی که در این نوع حسابرسی انجام میگیرند عبارتند از:
-کشف تقلب وسوء استفاده از کارکنان یا مدیریت در شرکت
-مطابقت صورت های مالی با قراردادهای منقعده
-تحول هدف های حسابرسی:حسابرسی
هدف اولیه حسابرسی کشف تقلب بود ولی در نیمه اول این قرن هدف حسابرسی از کشف تقلب فاصله گرفن و به این سمت که آیا صورت های مالی را منصفانه ارائه می دهند یا خییر تغییر کرده است. آیا صورت های مزبور ازتمام جنبه های با اهمیت طبق اصول متداول حسابداری تهیه شده است
تحول در متدولوژی حسابرسی:
همگام با شناخت روش های مورد استفاده و روشن شدن کاستی ها به منظور بالا بردن اعتماد عمومی نسبت به گزارش های حسابرسی و قابلیت دفاع از آنها در محافل حرفه ای ویا محاکم قضایی کشور را تحول متدولوژی حسابرسی گویند.
در این مسیر تکامل روش های زیر را می توان یافت:حسابرسی
-حسابرسی مبتنی بر سند رسی یا حسابرسی رویدادهای مالی :در این نحوه عمل حسابرسی سندرسی را مبنای اصلی کار قرار می دهد و معملات را به طور نمونه یا کمال از نقطه نظر مستندات و شواهد اعتبار و دقت ثبت های حسابداری مورد سندرسی قرار می دهند
-حسابرسی مبتنی بر ترازنامه: در این نحوه عمل حسابرسی،حسابرس کوشش خود را بر اثبات اقلام مندرج در ترازنامه متمرکز می نماید.
مزیت ومعایب حسابرسی مبتنی بر ترازنامه:حسابرسی
مزیت این حسابرسی در صرفه جویی در مدت زمان حسابرسی و انجام آن در یک مرحله بعد از پایان سال مالی است واز جمله معایب این روش این است که هرچند وجود دارایی وبدهی را اثبات می کند،اما شواهدی حاکی از اعتبار معملات ثبت شده به دست نمی دهد
فصل دوم:
فلسفه حسابرسی نقش های اقتصادی واجتماعی حسابرسی
اهمیت اطلاعات مالی حسابرسی شده رابرای تصمیم گیری عقلایی اقتصادی را می توان با مرور ادبیات علمی و حرفه های موجود مطرح نمود این متون شامل توضیحات یکپارچه ای است که توسط نظریه پردازان درباره ضرورت اولیه گزارشگری مالی برون سازمانی بیان شده است درذیل به چند نمونه از نظریه ها می پردازیم:
از آرا ونظرات صاحب نظرانی همانند پاتون ولتیلتون و مونیتر واستاباس میتوان نتیجه گرفت که همگی این افراد در موردویژگی های کیفی اطلاعات مالی توافق کلی وجود داردبه ویژه در مورد گواهی و تائید آن وفاق عام وجود دارد
((والاس)) حسابرسی را به صورت یک خدمت اقتصادی سازمان یافته توصیف می کند.او معتقد است که درک ارزش مزایا،فراتر از هزینه های حسابرسی است.
اولا حسابرسی را عاملی برای افزایش قابلیت واعتبار گزارشهای مالی وکاهنده ریسک های مربوط به تصمییم گیری برمی شمردوثانیا اوچند مزیت اقتصادی دیگر حسابرسی را در نظر می گیردبرای مثال پیشگیری از حساب سازی و سوءاستفاده های دیگر .استدلال های او به نقش اقتصادی حسابرسی از نظر منافع شخصی ذی نفعان در عملکرد اقتصادی سازمان یافته مربوط می شوند.
((استاباس))هدف اولیه حسابداری ،تامین اطلاعات مالی درباره امور اقتصادی سازمان برای استفاده از تصمیم گیری می باشد
پاتون ولتیلتون بر ضروت مطالعه آزمایشی برای مقایسه وارزیابی تلاش ها و توانمندی های مدیر برای تصمیم گیری درون سازمانی وبرون سازمانی تاکید می کنند.
مونیتز میگوید داده های مقداری وکمی در تصمیم گیرهای اقتصادی عقلایی ،فایده مندند وگزارش مالی از داده های لازم را فراهم می کنند ارزیابی باید عینی باشد و منوط به گواهی وتایید مستقل
نظریه:AAA:هدف اصلی حسابداری را تامین اطلاعات برای تصمیم گیری در مورد استفاده از منابع محدود مشخص می کند
نظریهAICDA::هدف تصمیم گیری اقتصادی را برای گزارش گری مالی برون سازمانی مطرح می سازد
نظریه:FASB:گزارش مالی باید اطلاعتی فراهم کند که برای سرمایه گذاران بالقوه کنونی وبستانکاران ودیگر کاربران در تصمیم گیری های عقلایی سرمایه گذاری واعطای اعتبار مفید باشد
نظریه:ASC:به طور ضمنی ویژگی قابلیت اعتماد گزارش های مالی را مقرر کرده واین او امر را برای اساس گواهی و تائید مستقل تعریف می کند
نقش اقتصادی کلی رسیدگی وحسابرسی دربندهای ذیل خلاصه میشود:حسابرسی
- دردنیای واقعی یک پدیده خاص وجود دارد که در رابطه شرکت کنندگان در موقعیت مربوط اهمیت دارد.
- در رابطه با کیفیت یا وضعیت این پدیده تردید وجود دارد
- تردید برای شرکت کنندگان عدم اطمینان به همراه دارد
- عدم اطمینان ،گواهی وتایید پدیده رابرای کاهش یا حذف عدم اطمینان و تردید راضروری میسازد
- گواهی یا تائید وضعیت این پدیده،اعتماد وآرامش کافی برای شرکت کنندگان در حذف یا کاهش عدم اطمینان و تردید،به وجود می آورد
- درساختار تصمیم گیری های مختلف شرکت کنندگان،آنان قادرند هم با یکدیگر و هم با پدیده رابطه منطقی برقرار کنند.
نقش های حسابرسی: فرآیند رسیدگی وتائید به طور کلی وحسابرسی به طور خاص دارای سه نقش متفاوت وتا اندازه ی مرتبط به هم می باشند
نقش اجتماعی رسیدگی و حسابرسی -نقش اقتصادی حسابرسی - نقش روانشناسی رسیدگی و حسابرسی
اولین نقش مربوط به ایجاد ثبات لازم در روابط اجتماعی با دادن اطیمنان وآرامش به افراد وسازمان هایی که با شک وتردید وعدم اطمینان مواجه اند
دومین نقش بهینه نمودن تصمیم گیری های عقلایی فردی وسازمانی باپیامد اقتصادی است
سومین نقش در جهت منافع شخصی واجتماعی واقتصادی افراد وسازمان ها است یک نقش با اهمیت نقش مربوط به ماهیت روانی رسیدگی،تائید وحسابرسی است.یعنی قابلیت تاثیر فرایند رسیدگی،تایید و حسابرسی درآرامش روان افراد تشکیل دهنده ساختار سازمانی این استدلال را می توان دررابطه کاربرد خاص واژه کیفی تعریف نشده ای چون ((ارائه منصفانه))در گزارش های حسابرسی توسعه داد.
نقش عام اجتماعی رسیدگی وحسابرسی:حسابرسی
با توجه به این که رسیدگی وتائید با مسئولیت پذیری وپاسخگویی رابطه قوی دارند واین امربرای تامین راحتی وثبات در امور انسانی انجام می شود. بنابراین این عوامل باعث آرامش خاطر میشوند مبنی براینکه تصمیم ها و اعمال بر اساس شرایط و ویژگی ناشناخته ،اتخاذ نشده اند ودر نتیجه مسئولیت پذیری وپاسخگویی در جامعه را افزایش می یابد.
حسابرسی به عنوان یک وسیله اجتماعی مهم در محدود کردن قدرت مدیران در روابط قراردادی عمل می کند.حسابرسان به عنوان نمایندگان مورد اعتماد مالکان شرکت نیز دارای موضع قدرتمندی هستند ومی توانند با اختیار عمل کنند در نتیجه آنها نیز باید تابع یک عامل انظباطی باشند، یعنی رعایت مفاهیم و استانداردهای رفتار حرفه ای
نقش خاص اجتماعی حسابرسی:
در مورد نقش خاص اجتماعی حسابرسی ،می توان چنین گفت که اطلاعات گزارش شده در مورد ایفای وظیفه مباشرت مدیر،دارای ماهیت مالی است و پاسخ گویی مدیران به مالکان سازمان می باشد.این گواهی نه تنها برای ارائه به سهامداران،که معمولا مخاطب آن ها هستند،بلکه برای جامعه به عنوان یک ((کالای عمومی)) ارائه می شود.ارائه اطلاعات موجب اطمینان وآرامش جامعه میشود ودر انجام این کار،نقش اجتماعی،این اطلاعات را برای پاسخ گویی سازمان موجود در جامعه،مستحکم می کندنقش اجتماعی حسابرسی شرکت ها را همچنین باید در ساختار حاکمیت شرکتی گنجاند.یعنی مکانیزم های که برای هدایت وکنترل شرکت ومدیریت آن هم به صورت درون سازمانی وهم به صورت برون سازمانی وجود دارد.حسابرسی حسابرسی حسابرسی حسابرسی حسابرسی
نقش اقتصادی خاص حسابرسی:
این استدلال اقتصادی برای توجیه نیاز به حسابرسی،نشان می دهد که اگر پیامدهای اقتصادی تضادهای بالقوه درروابط قراردادی(مانند سرمایه گذاری دریک سازمان)بیشتر از هزینه های حسابرسی باشد به نفع هر فرد است که از حسابرسی استفاده کند.نقش اقتصادی اساسی حسابرسی در یک بازار تحت نظارت را می توان به صورت نمایند ه ای برای مالکان تصور کردکه درآن یک منبع اطلاعاتی از یک سازمان خصوصی و درباره آن وجود دارد واگر توسط یک فرآیند کنترل کیفیت مانند حسابرسی تحت نظارت نباشند،امکان لطفه وزیان اقتصادی برای مصرف کننده وجود دارد.
حاکمیت شرکتی:
یک جنبه اصلی وپویایی تجارت شده و توجه به آن به صورت تصاعدی رو به افزایش است تعاریف زیادی برای آن ارائه شده است که ذکر چند نمونه در ذیل می پردازیم
اولین مفهوم عبارت حاکمیت شرکت از واژه لاتین(GVbernare) به معنای هدایت کردن گرفته شده است.حاکمیت شرکت مستلزم هدایت است تا کنترل.
مطالعه حاکمیت شرکتی،مطالعه مکانیزم های سرمایه گذاری در شرکت ها است.
از نظر تعاریف به دودیگاه محدود ودیدگاه گسترده تقسیم می شود:
-دیدگاه محدود:حاکمیت شرکتی به رابطه شرکت وسهامداران محدود می شود که در قالب تئوری نمایندگان بیان میشود ویک الگوی قدیمی است.
-دیدگاه گسترده:شبکه ای از روابط است که علاوه بر شرکت وسهامداران ،بین شرکت وعده زیادی از ذی نفعان از جمله کارکنان،مشتریان،فروشندگان،دارندگان اوراق قرضه و...وجود دارند وچنین دیدگاهی به طوری ذی نفعان معروف است.
حاکمیت شرکتی مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه مربوط به هدایت بنگاه اقتصادی،نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی،پاسخگویی منتقدان این دیدگاه بر این باورند که حاکمیت شرکتی با تمرکز ذی نفعان موضوعی اخلاقی است که در دنیای واقعی بعید است
چارچوب نظری حاکمیت شرکتی:
-تئوری نمایندگی ناشی از زمینه مالی واقتصادی است. در صورتی که تئوری هزینه معاملات ناشی از اقتصاد و تئوری سازمانی است و تئوری ذی نفعان ناشی از یک دیدگاه اجتماعی در مورد موضوع حاکمیت شرکتی می باشد.با توجه به تفاوت های موضوعی دارای وجوه مشترک مشخص هستند
تئوری نمایندگی:
یکی از فرضیات اصلی این تئوری این است که کارگمار و کارگزاران تضاد منافع دارند مدیران منافع خود را ترجیح می دهند،مانند کسب سود بیشتر وبه دنبال آن دریافت پاداش بیشتر وتوجهی به منافع بلند مدت سهامداران ندارند یک فرض اساسی دیگر این است که تایید کارهای کارگزاران برای کارگمار بسیار مشکل وپرهزینه است.
برخی از روشهای مستقیم که از طریق آنها سهامداران می توانند مدیران را کنترل وبه حل وفصل تضادها کمک کنند به شرح ذیل است: حسابرسی
-حق رای سهامداران در مجمع عمومی بر نحوه اداره شرکت تاثیر می گذارد
-قراردادهای فی مابین سهامداران و مدیران
-یکی از راه کارهای نهایی، راه حل خروج است،یعنی خارج شدن سهامداران اصلی موجب تغییر در بازار سرمایه می شود وبا این کار باعث کاهش شدید قیمت سهام شده در نتیجه منافع مدیران را متاثر خواهد بود.
تئوری نمایندگی در صورتی موثر و قابل استفاده است که از چهار اصل اخلاقی زیر پیروی کند:
اجتناب از لطمه زدن به دیگران 2-احترام به دیگران 3- اجتناب از دروغگویی 4-پذیرش توافق ها
تئوری هزینه معاملات:
دراین تئوری شرکت نه تنها به عنوان یک واحد اقتصادی عمومی غیر شخصی ،بلکه به عنوان یک سازمان متشکل از افراد با دیدگاهها و اهداف مختلف است .اقتصاد هزینه معاملات،رفتار انسان را به نحو واقع بینانه تر از اقتصاد سنتی در نظر می گیرد ومدیران ودیگر کارگزاران اقتصادی،منطق محدود را به کار می برند.
فرض اصلی این تئوری فرصت طلبی است که مدیران همچون افراد دیگر در برخی از مواقع فرصت طلب هستند ومنابع را برای نفع شخصی به کار میگیرند واین میتواند نتایج نامطلوبی را به بار آورد.
تئوری ذی نفعان:
اساس این تئوری این است که شرکت ها بسیار بزرگ شده اند و تاثیر آن ها بر جامعه آنچنان عمیق است که باید جز سهامداران به بخش های بسیار بیشتری از جامعه توجه کرد وپاسخ گو باشند. عموم را میتوان ذی نفع شرکتی در نظر گرفت شرکت ها مسئولیت دارند تا به صورتی اخلاقی عمل کند واین انگیزه برای تشویق به ایفای مسئولیت اجتماعی شرکت ها است.
تئوری هزینه معاملات در برابر تئوری نمایندگی:
یکی از تفاوت های اصلی آنها این است که تئوری هزینه معاملات فرض می کندکه افراد اغلب فرصت طلب هستند،در صورتی که تئوری نمایندگی،خطر اخلاقی و هزینه نمایندگی را مورد بحث قرار می دهد.تئوری نمایندگی فرض می کند که مدیران به دنبال عاید های متفرقه هستند،در صورتی که تئوری هزینه معاملات،مدیران معاملات خود را به صورت فرصت طلبا نه ای تربیت می دهند.از نظر واحد بررسی تحلیل معامله است در حالی در تئوری نمایندگی،واحدبررسی تحلیلی کارگزاری فردی است. با این همه دو تئوری به یک مشکل می پردازند که چگونه مدیر را متقاعد کنیم تا منافع سهامداران و افزایش سود شرکت سهامداران را به جای منافع شخصی خود دنبال کند
تئوری ذی نفعان در برابر تئوری نمایندگی:
بین گروه کلی روابط ذی نفع –کارگزار وروابط کارگمار-کارگزار هردو مستلزم یک قرار داد صریح یا ضمنی می باشد که هدف آنها سازگاری بین منافع مختلف است.پذیرش دیدگاه تئوری نمایندگی به تبیین تئوری بر اساس نفع شخصی منجر می شود در حالی که پذیرش دیدگاه دیگر ،به تبیین تئوری بر اساس مسولیت اجتماعی منجر می شود.
نفع شخص اقتصادی و حسابرسی:
استدلال نفع شخصی را سه فرضیه بیان می کنند وتقاضا برای حسابرسی را براساس آنها پیش بینی می کنند و معتقد است که در هریک از این فریضه ها با شواهد رفتار فردی و سازمانی مشاهده شده سازگارند.اولین فرضیه ها رابه صورت تئوری نمایندگی اطلاعات وبیمه توصیف می کند.
تئوری نمایندگی (فرضیه مباشرت ونظارت )بدین صورت بیان می شود.وقتی به فردی قدرت تصمیم گیری تفویض میشود اگر مزایای فعالیت های نظارتی بیشتر از هزینه ها مربوط باشد،موافقت می کندکه تحت نظارت قرارگیرد.سپس در رابطه با فرضیه اطلاعات می گویید:این فرضیه تقاضا برای اطلاعات حسابرسی شده را به عنوان روشی در کاهش ریسک سرمایه گذاری ،بهبود تصمیم گیری درون سازمانی وبرون سازمانی ودر منافع ناشی از داد وستد اوراق بهادار افزایش ایجاد می کند.