مقاله جامعه شناسی اعتیاد
تعاريف اعتياد
- اعتياد يعني خوگرفتن و وابسته شدن جسمي، رواني و عصبي فرد به مواد مخدر كه ترك يا فرار از آن ناممكن و يا بسيار مشكل است.
- اعتياد يعني مصرف نابجا و مكرر مواد مخدر كه موجب وابستگي به آنها ميشود. اين وابستگي بدني و رواني است، ترك مصرف مواد افيوني مشكلات و محروميت هاي بدني و رواني را در پي خواهد داشت .
- اعتياد عبارتست از وابستگي به عوامل يا موادي كه تكرار مصرف آنها با كم و كيف مشخص و درمان معين از ديدگاه معتاد ضروري مينمايد.
- اعتياد يك بيماري رواني، اجتماعي، اقتصادي است كه بر اثر فعل و انفعال تدريجي بين بدن انسان و مواد شيميائي تحت تأثير يك سلسله شرايط و اوضاع و احوال خاص رواني، اقتصادي، اجتماعي و سنتي به وجود ميآيد.
- از نظر فارماكولوژي اعتياد عبارت است از حالت مقاومت اكتسابي كه در نتيجه استعمال متمادي دارو در بدن حاصل ميشود به قسمي كه استعمال مكرر دارو موجب كاسته شدن اثرات تدريجي ميگردد و پس از مدتي شخص ميتواند مقادير سمي دارو را در بدن بدون ناراحتي تحمل كند و در صورتي كه دارو به بدن نرسد اختلالات جسمي و رواني موسوم به سندروم محروميت بروز ميكند. در سال 1950 سازمان جهاني بهداشت تعريف زير را براي اعتياد ارائه دادند:
- اعتياد داروئي حالتي است كه در اثر مصرف دورهاي يا مداوم يك ماده شيميائي ( طبيعي يا مصنوعي ) كه براي انسان يا جامعه مضر باشد ايجاد ميگردد و ويژگيهاي آن به قرار زير است: 1- اشتياق يا نياز اجباري به استفاده مداوم آن ماده و ظهور رفتاري اجباري براي پيدا كردن آن به هر وسيله. 2- تمايل به افزودن به مقدار مصرف به مرور زمان. 3- پيدا شدن وابستگيهاي جسمي و رواني براثر استفاده از آن ماده.
اين كميته براي استفاده مداوم يا دورهاي مواد شيميائي كه براي فرد و جامعه مضر نبوده و نيز حالت ايجاد شده توسط آن خصوصيات بالا را نداشته باشد واژه عادت داروئي را در نظر گرفت. ولي به مرور زمان مشخص گرديد كه تعاريف خصوصاً براي عادت داروئي نارسا هستند و به همين دليل در سال 1957 ميلادي تعاريف توسط كميته كارشناسان سازمان جهاني بهداشت مجدداً به اين صورت تصحيح گرديد كه وابستگي رواني به يك دارو “بدون پديده محروميت” را عادت و وابستگي رواني و جسمي “همراه با پديده محروميت” را اعتياد ناميدهاند. اما تعاريف فوق نيز با شروع مصرف داروهائي از قبيل ال . اس . دي و آمفتامينها نارسا شدند. چون مصرف آمفتامين براي گروهي موجب افزايش فعاليتهاي روزانه ميگشت و براي گروهي حمله جنون ايجاد ميكرد به همين جهت در سال 1964 كميته مزبور اصطلاح وابستگي داروئي را براي هر دو حالت فوق انتخاب كرد و چنين استدلال نمود كه يك بيمار ممكن است نسبت به داروي خاص وابستگي رواني پيدا كند، در حالي كه بيمار ديگر نسبت به همين دارو، علاوه بر وابستگي رواني از لحاظ جسماني نيز وابسته شود. كميته مزبور وابستگي داروئي را حالتي ناشي از استعمال مكرر يك دارو به طور دورهاي يا مداوم ميداند، كه خصوصيات آن بسته به ماده مورد استفاده متغير است و به هيم دليل ذكر شده است كه نام شيميائي مورد بحث در جلو عبارت “وابستگي داروئي” قيد گردد. با توجه به تعاريف فوق در رابطه با اعتياد مشخصاً در چند مقوله با يكديگر شريكند و آن اينكه:
1- وابستگي شديد وجود دارد.
2- وابستگي جسمي و رواني است.
3- قطع اين وابستگي مشكلاتي را به همراه دارد.
معتاد
فرد معتاد کسی است که براثر تکرار یک کار می تواند مصرف مداوم یک ماده مخدر یا دارو، وابستگی شدیدی پیدا کرده باشد. به طوری که انجام ندادن آن موجب بروز علائم و نشانه های بسیار آزار دهنده ای برای او شود. برخی از این نشانه ها روحی، و برخی دیگر جسمی هستندکه در این حالت می گویند فرد وابستگی مواد پیدا کرده است.
دسته بندی مواد مخدر
بهترین دسته بندی از طرف سازنان جهانی بهداشت به عمل آمده که طبقه بندی مواد از جهت تاثیر آنها بر انسان است.که این طبقه بندی به این صورت است: 1- مواد مخدر2- توهم زا 3- کانابیس یا شیره گیاه شاهدانه هندی 4- سستی زا ها(مسکن ها – خواب آورها) 5- آرام بخش ها 6- چسب و مواد فرار(مواد استنشاقی) 7- محرک ها 8- الکل، توتون و تنباکو و قهوه.
علل زمینه ساز مستعد کننده اعتیاد و گرایش و وابستگی به مواد مخدر
علل اعتیاد به مواد مخدر متعددند ولی به طور کلی به دو دسته شخصی علل زمینه و علل محرک تقسیم می شوند که در زیر به اختصار و برداشت شخصی از جزوه آمده:
الف) عوامل فردی
عوامل فردی که پایه و اساس و ضرورت تکوین شخصیت هستند از عوامل مستعد کننده ی اعتیاد محسوب می شوند . عوامل فردی را می توان در دو مقوله ی جسمی و روانی تحت بررسی قرار داد.
ب) عوامل جسمی
این عوامل شامل: 1- ارث 2- ابتلا به بیماری های مزمن 3- نژاد 4- جنسیت 5- سن.
ج) عوامل روانی
هرگاه رشد روانی به موازات رشد جسمی انجام نشود و شخسیت تکامل نیابد فرد در معرض ابتلا به بیماری ها و اختلالات روانی قرار می گیرد و بی اراده، تلقین پذیر وبی عاطفه می شود، در برابر مشکلات مقاومتی نشان نمی دهد و در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار می گیرد.عوامل روانی موثر در گرایش به اعتیاد عبارتند از: 1- عقب ماندگی ذهنی 2- اسکیزو فرنی 3- بیماری های عصبی 4- احساس گناه و تقصیر 5- کنجکاوی 6- استقلال طلبی 7- نجات از مشکلات.
د) علل اجتماعی
ار آنجا که انسان، زندگی اجتماعی دارد بنابراین عوامل مختلف اجتماعی می تواند تعیین کننده ی رفتار فرد باشد و برعملکرد وی تاثیر گذارد. برای بررسی تاثیر عوامل اجتماعی بر گرایش فرد به اعتیاد، این عوامل را می توان بررسی کرد: 1- محیط خانواده 2- تشنج در خانواده 3- کمبود محبت 4- زیاده روی در محبت 5- تاثیر رفتار والدین 6- اعتیاد همسر 7- محیط تحصیلی 8- محیط تفریح و دوستان 9- محیط شغل.
ه) علل جغرافیایی
اوضاع واحوال و موقعیت جغرافیایی هر منطقه در اعتیاد و نوعآن متفاوت است: 1- ساکنان مناطقی کهدر مسیر عبور مواد مخدر قرار دارند، به علت دسترسی بیشتر و ارزانتربه مواد مخدر و نیز همکاری با قاچاقچیان، بیشتر به مواد مخدر گرایش ظیدا می کنند. 2- مشکلات زندگی در شهر ها از روستا ها بیشتر است. در روستا ها اغلب روابط عاطفی و صمیمی حاکم بوده و مردم در غم و اندوه یکدیگر شریک هستند و در مشکلات، یکدیگر را یاری می دهند. به همین دلیل از بسیاری از مفاسد در امان می مانند. از طرفی به دلیل آشنایی روستاییان با یکدیگر و کوچک بودن محیط زندگی برای حفظ حرمت خانواده، کمتر به مواد مخدر رو می آورند.
و) علل اقتصادی
فقر اگر با همکاری و همدلی و صمیمیت همراه نشود، مشکلات غیر قابل تحملی را به وجود می آورد. همچنین اگر ثروت نیز جانشین انسانیت و عطوفت شود، ابزاری برای خوش گذرانی می شود و خانواده را به انحطاط می کشاند.
ز) علل سیاسی
ورود مواد مخدر به کشور ها مقارن با نفوذ سلطه گران در این کشور هاست. دولت های سلطه گر برای غارت منابع ملی کشور های مورد نظر و به زانو در آوردن ملت ها مخصوصاً جوانان، با ایجاد زمینه اعتیاد و توزیع مواد مخدر، آنان را به ذلت اعتیاد می کشانند.
عواقب و پیامد های اجتماعی اعتیاد
1-خطرات روحی و روانی 2- صدمات جسمی 3- لطمات مادی
سخن آخر
امروز اعتیاد به مواد مخدر و روان گردان ها از مهمترین آسیب هایی است که در عصر جهانی شدن عموم کشور ها از آن رنج می برند. این مقوله به ایجاد خسارت های گوناگون در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، روانی، خانوادگی، بهداشتی و اقتصادی در سطح کشور به جای گذاشته است.در کنار دیگراقدامات می توان گفت پیشگیری اولیه از اعتیاد به عنوان موثرترین رویکرد در ارکان مبارزه تلقی گردیده به گونه ای که با اطلاع رسانی و آگاه سازی مناسب، آموزش مهارت های زندگی، تقویت فعالیت های جایگزین (هنری،ورزشی) ارائه خدمات مشاوره ای و ایجاد کارزار رسانه ای موجبات مصون سازی آحاد سالم جامه بالاخص نوجوانان و جوانان فراهم گردد. بدون شک نقش و تاثیر خانواده در امر پیشگیری از مواد مخدر از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده که امید می رود با مشارکت همه آحاد جامعه و ایجاد عزم ملی و مبارزه همه جانبه علیه اعتیاد شاهد کاهش میزان بروز اعتیاد در کشور عزیزمان باشیم.