مدیریت عمومی کسب و کار

کاربر گرامی ،‌توجه داشته باشید ، مقالات موجود در وبسایت ، از بستر اینترنت و جستجو در سایت های اینترنتی ( بصورت خودکار) جمع آوری شده اند، لذا لطفا جهت یافتن منابع اصلی انتشار دهنده از موتورهای جستجو کمک بگیرید.

 مدیریت عمومی کسب و کار

با توجه به پیشرفت روز افزون علم و نیاز بسیاری از مدیران به مباحث جدید مدیریتی جهت موفقیت در عرصه مدیریت، در این مقاله به بررسی موضوعات مهم در مدیریت کسب و کار عمومی می پردازیم.
اجرای هـر بـرنـامه بزرگی، بـــه پیشزمینه ها و آگاهیهای مختلـفی نیــاز دارد. ایـــن قوانین در تمامی امـــور و فعـــالیتهـــای زنــدگی صدق میکنند. هر مجموعه تجاری یــا فرهنگی، برای دست یابی به اهداف و جهت دادن فعالیتهای کارمندان به چارچوبها و نظامی برنامه ریزی شده نیاز دارد که با هدایت و کنترل آنها در یک مقطع زمانی، به مقصود یــا همان هدف اصــلی بـرسد در شماره گذشته بــه بخشهایی از فعالیتها و مسئولیتهای یک مدیر اشاره شد کــه ادامه آن در پی میآید.
خلاقیت در مدیریت عمومی کسب و کار 
مدیران در پرورش خالقیت و نوآوری و ایجاد زمینه برای گسترش این ویژگیها نقشی حساس و مهم دارند؛ آنها برای دست یافتن به خالقیت باید توانایی ترکیب ایدههای نو را بــا روشـی مناسب و با حفظ پیوستگی بین ایدهها بــرای آفرینش و تحقق اهداف و خواستههای سازمان داشته باشند. بنابراین مدیرانی که ایدههای نوین بیشتری میخواهند، بـایـد به طور معمول کارکنان خود را در تماس با پدیدههای جدید و مسائل تازه مشتریان قرار دهند. بین آنها و افرادی که متفاوت بــا آنــان مــیانــدیشنــد؛ ارتباط دائم ایجاد کنند. آنها برای استفاده از خالقیت دیگران و بیدار کردن ذهنهای خالق، بایــد فضای مناسبی فراهم آورند و خود نیز ویژگیهای خاصی داشته باشند
. ویژگیهای مدیران خالق
1. به استقبال خالقیت و نوآوری میروند و از آن هراس ندارند، به زیردستان و همکاران فرصت خطرپذیری میدهند
2. با توجه به ویژگیهای مثبت همکاران، بر تشویق بیش از تنبیه، تاکید میکنند و در نتیجه محیط بانشاطی در سازمان پدید میآورند و درنهایت خود و ســازمــانشــان را بــا تغــییر و تــحول جــامعه هماهنگ میکنند
3. به کارکنان خود شهامت میدهند تا تصورات خود را بنویسند و در اختیار ســازمــان قرار دهنــد. مثبت اندیش و امیدوارند
4. . به سرعت فرهنگ خالقیت را ترویج میدهند؛ زیرا اگر مدیر به تنهایی خالق باشد، مانند جزیرهای در میـــان امــواج طــوفـانــی است کــه به زودی به زیر آب میرود. 5-
5. از اجـرای کــارهــای جــاری و یکــنواخت دلزدهانــد و در انـــجـــام کــــارهــای نــــو پشتکار دارنــد. خـــود انگیختهاند و استقالل فکری دارند
6. . جامـع نـگرنـد و بـه جـای تـوجـه ظاهـری بـه مسـائل و مشـکــالت، بــــه عـــمــق آنهـــا توجــه مـــیکــنند. بــا کـــارکـــنان مـــشورت و به رشد اجتماعی آنان کمک میکنند
7. . به کارکنان وقت کافی میدهند، یعنی زمانی برای ارائه طرحهای جدید به آنان داده میشود تا فرصت داشته باشند روی مسائل و ارائه راه حل برای آنها تمرکز کنند. قدرت تخیل و اعتماد به نفس بالایی دارند

مدیریت عمومی کسب و کار


. موانع در مدیریت کسب و کار عمومی
موفقیتها تشویق و ترس از شکست، معموال شکستها توبیخ و سرزنش میشوند. به همین جهت انسانها از شکست میهراسند و تنها دنبال کارهایی میروند که احتمال موفقیت آن زیاد و هیچ گونه مخاطرهای نداشته باشد.لازمه خلاقیت ، مخاطره کردن و بررسی راههای مختلف است.
هماهنگی در مدیریت کسب و کار عمومی
فرآیند تلفیق فعالیتهای واحدهای مجزا از یکدیگر برای پیگیری کارآمد تحقق هدفهای سازمانی است. بدون هماهنگی، ممکن است افراد نقش خود را در کل سازمان فراموش کنند و تنها به خواسته های خود جامه عمل بپوشانند. تقسیم منطقی وظایف میان واحدهای مختلف سازمان کافی نیست و برای اینکه هدفهای مشترک سازمان تحقق یابد، ضروری است که عملیات واحدهای متعدد آن دارای ارتباط مناسبی باشند.
سازمان دهی در مدیریت عمومی کسب و کار 
سازماندهی فرآیند تقسیم وظایف و فعالیتها به کوچکترین اجزای ممکن برای بهرهگیری از تقسیم کار و تخصصی شدن و سپس ترکیب مجدد فعالیتها به صورت وظایف تشکیل دهنده مشاغل و درنهایت، ترکیب مشاغل در واحدها و گـــروههــــای رسمی است. درواقع، سازماندهی شرح مشاغل و وظایف کارکنان، چگونگی تطبیق و درنهایت عملکرد صحیح فعالیتهای آنان با سایر کارکنان را مشخص میکند. همچنین، سازماندهی فرآیند استقرار الگوی روابط اختیار مسئولیت است

. وظایف مدیران در مدیریت عمومی کسب و کار 
مدیران با توجه به اختیار و قدرتی کــــه دارند، برای فعالیتهای افراد در ساختار سازمانی قوانینی وضع میکنـند و به کار میبرند. قدرت، یعنی توانایی اعمال نفوذ بـــر دیگران، بـــه طوری که رفتار آنان مطابق نظر صاحب قدرت تغییر کند و منابعی دارد که عبارتند از: قدرت پاداش، قدرت اجبار، قدرت قانونی، قدرت تخصص و درنهایت قدرت مرجع. مفهوم قدرت بسیار وسیعتر از اختیار است. با وجود این، اختیار نوعی قدرت است که درمجموعـــــــهای سازمانی قرار دارد. اختیار در واقع، حق عمل کردن یا دستور دادن است. دو نظریـــه متضاد درباره اختیار رســمی در ســازمــان وجـود دارد. نظریه کالسیک و نظریه پذیرش. مطابق نظریه کالسیک، اختیار ازسطوح باالی سازمان ناشی میشود و سپس به طور قانونی از سطحی به سطح دیگر تغییر میکند. براساس این نظریه هر پست مدیریتی، حقوق ذاتی ویژهای دارد که از مقام یا عنوان پست، ناشی میشود. بنابراین اختیار به پست افراد درسازمان مربوط خواهد شد و به خصوصیات شخصی آنان ارتباطی ندارد. نظریه پذیرش، مبنای اختیار را در پذیرش یا رد فرمان از طرف کارمند یا) نفوذ پذیر( میداند و چنانچه او از دستور اطاعت نکند، اختیار صدور دستور بینتیجه یا بیاعتبار میشود. »بارنارد«، معتقد است که افراد در صورت تحقق شرایطی، از دستور اطاعت میکنند و درغیر این صورت فرمانبرداری تحقق نمییابد. واگذاری اختیار، به معنای انتقال قسمتی از اختیارات و وظایف خاص مدیر و رهبر سازمان به زیردستان و مدیران واحدهای تابع، به منظور سهولت در اجرای امور و تحقق به موقع اهداف سازمان تلقی میشود. اختیار همراه با مسئولیت و پاسخگویی است.
تأثیر عملکرد مدیران بر کارکنان در مدیریت عمومی کسب و کار
مسئولیت به معنای تعهد به اجرای وظایف محوله است و پاسخگویی یعنی هر یک از کارکنان باید تشویق و تحسین، یا سرزنش ناشی از نتایج حاصل از اجرای وظایف خویش را بپذیرند. برای واگذاری اختیار، اصولی باید رعایت شود. میزان اعتماد مـدیــر به عملکرد اعضا، پستهای انتخابی و نحوه ردهبندی آنها را مشخص خواهد کرد. بنابراین مدیران نه تنها موجب افزایش بهرهوری و ایجاد پستهای باالتر خواهند شد، بلکه نحوه مدیریت، رفتار سازمانی، مشورت و هماهنگی آنان بر عملکرد اعضای گروه ً تاثیری کــامــال مستقـــیم دارد. کـــارمندان امروز، الگوهایی از مـــدیران فـــردا هســتند، بنــــابراین هرکدام با توجه به نقشها و تواناییهـایی که دارنـد، حــافظان پستهای باالتر ســـازمــان خــــویـش خواهند بود
. یک توصیه در مدیریت عمومی کسب و کار 
مدیریت کسب و کار را نباید صرفا یــک عمــل آکادمیک محسوب کرد. مدیریت واقعی، هـــدایت قوی، رفتار مثبت، دانش کسب و کار و مهارتهای مناسب فردی را شامل میشود. مدیرت در حقیقت هدایت افراد، تأثیر گذاری بر کـــار و تصمــیمگیری به موقع و صحیح است، مهارتهای مدیریتــی را به مرور زمان باید کسب کرد و به بیان دیگر کسب مهارتهای مدیـریتی در واقع همانند سپردهگــذاری در بانک عنوان میشود.
2- از رضایت مشتری اطمینان حاصل نمایید.

این یکی از ابزار هایی است که امروزه از آن صحبت زیادی می شود ولی کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. بیشتر فروشندگان یا تامین کنندگان حتی کمی وقت صرف نمی کنند تا تایید مشتری را بخاطر ارزشی که دریافت کرده است بگیرند. این یکی از ساده ترین و موثرترین راه ها برای توسعه هر کسب و کاری است. کلید موفقیت کسب و کار شما این است که تفکر خود را درباره رضایت مشتری عوض کنید. بجای اینکه به آن به چشم یک فعالیت نگاه کنید باید آنرا در انتهای هر پروژه انجام دهید. آنرا به عنوان ابزار توسعه ای نگاه کنید که به کمک آن می توانید برای خود ارزش و اعتبار فراهم کنید. از رضایت مشتری اطمینان حاصل کنید به خصوص مشتری با ارزش! هر بار که یک مشتری را مشعوف می کنید او را به خرید مجدد از خود ترغیب کرده اید.

قدر مشتری خود را بدانید.

آسانترین کار این است که کالا و خدمات خود را به مشتریان فعلی بفروشید. با حفظ مشتریان خود و توجه ویژه داشتن به آنها می توانید کسب و کار خود را سریعتر رونق بخشید. برای اینکه خود را به این کار ترغیب کنید کافی است ارزش کل عمر مشتری را محاسبه کنید ببینید او در کل مدتی که می تواند مشتری شما باشد می تواند چقدر خرید کند آنگاه دیگر به این مشتری با احترام بیشتری برخورد خواهید کرد و بیشتر سعی می کنید او را برای خود حفظ نمایید. شاید کمی طمع کارانه به نظر برسد ولی قبول کنید که مجبورید مشتریان خوب خود را انتخاب کنید و به آنها خدمات ویژه ای بدهید. بخاطر داشته باشید 50 درصد از درآمد شما بوسیله 5 درصد از مشتریان تامین می شود.

کالا ها و خدمات خود را گسترش دهید.

شما می توانید به کمک مشتریان موجود کسب و کار های جدیدی را آغاز کنید. از روابط و اطلاعاتی که از مشتریان خود بدست می آورید می توانید برای کشف فرصت های جدید استفاده کنید. هنگامی که با یکی از مشتریان خود صحبت می کنید ممکن است یک فرصت را شناسایی کنید. آنگاه می توانید به مشتری خود با این دید که باید به او کمک کنید نگاه کنید کاری کنید که او شما را راه حل خود ببیند. البته باید صادقانه عمل کنید و واقعا راه حل مشکل او باشید نه اینکه اینطور وانمود کنید. دانش آموزی باشید که می خواهد از شنیدن بیاموزد و به مشتریان گوش فرا دهید. به احساسات آنها گوش دهید درد آنها را حس کنید تمایلات آنها را کشف کنید. می توانید از کارشناسانی استفاده کنید که برای مشتریان شما فرصت های جدید و نیاز هایشان را کشف کنند. این یکی از با ارزش ترین کار هایی است که می توانید انجام دهید.

ارتباط قوی ایجاد کنید.

برقراری رابطه با مشتری یکی از با ارزش ترین و مهمترین وظایف شماست. این شامل فرصت ها و سود هایی است که برای هر دو طرف دارد. آماده باشید تا این فرصت ها را کشف کنید. آماده باشید تا به عنوان حلال مشکل عمل کنید. آماده شنیدن پیشنهادی از سوی مشتری باشید ممکن است این به کالای جدید ختم شود یا ممکن است منجر به یک نوع آوری در خدمات شما منجر شود. روابط خود را با مشتریان تقویت کنید تا شبکه بزرگی از منابع داشته باشید. از خرد جمعی کمک بگیرید مشتریان منبعی باارزش و رایگان از اطلاعات هستند پس آنها را از دست ندهید. از هر فرصتی برای ایجاد شبکه ای ارتباطی از کارمندان مورد اعتماد با مشتریان و گسترش آن استفاده کنید. با چنین دیدی که مشتری در مرکز آن قرار دارد کسب و کار شما پیشرفت می کند و نقش موثرتری در بازار خواهد داشت.
کلام آخر در مدیریت کسب و کار عمومی
مدیریت تنها هنر دستور دادن و مشاهده عملکرد سایر اعضای گروه نیست؛ بلکه همراه بودن با اعضای تیم، انرژی فوقالعاده تأثیرگذاری بر روند اجرای طرحها خواهد داشت. نمیتوان حضور مستمــــــر یک مدیر و بازتاب رفتار وی را در کار و روحیه کارمندان نادیده گرفت؛ بنابراین مسئولیـــــتها و پستهای حساس، به مدیرانی کارآزموده و عاقبت اندیش نیاز دارد تا در هنگام مواجهه با بحرانهای مختلف، تیم را به درستی هدایت کند. تواناییها در قالبها و رشته هـای مختلفی شکل مــیگیــرنــد، افراد برحسب استعدادهــای خـــود این ویژگیها را در اشکال گوناگون تجلی میبخشند، امروزه درعصر ارتباطات، مهارتهای تخصصــــی هر فرد تنها عامل متمایزکننده وی از دیگران است؛ تخصصهای فردی در کنار تحصیالت دانشگاهی، در تعاملی پایــدار یکدیگــر را هویت میبخشند و در این میان شما با مدیریت براین دوعملکرد فضای خارق العادهای درعرصه هــای مــدیریتی و تخصصی ایجاد خواهید کرد که به توانایی و اعتبار شما هویت خواهد داد.

ثبت نام در دوره مدیریت عمومی کسب و کار

برچسب ها : انتشار دهنده:
۷ روز هفته ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.