مقاله مدیریت مالی

کاربر گرامی ،‌توجه داشته باشید ، مقالات موجود در وبسایت ، از بستر اینترنت و جستجو در سایت های اینترنتی ( بصورت خودکار) جمع آوری شده اند، لذا لطفا جهت یافتن منابع اصلی انتشار دهنده از موتورهای جستجو کمک بگیرید.

مقاله مدیریت مالی

مقاله ای که در زیر مطالعه میکنید با عنوان مدیریت مالی از مرکز آموزش مجازی پارس گردآوری و ارائه شده است.
مقدمه
با توجه به روندجهانی شدن اقتصاد کشورها، متخصصان مالی کشور، بایستی با نظام‌های مالی جهانی و شیوه‌های سرمایه‌گذاری و ابزارهای مالی پیشرفته آشنایی داشته باشند تا کشور بتواند موقعیت مالی خود را در دنیای متلاطم امروز تثبیت کند. رشته مدیریت مالی در همین راستا ایجاد شده است. در این رشته دانشجویان با تئوری‌های نوین مدیریت مالی و کاربرد آنها آشنا می‌شوند و در نهایت می‌توانند با ارائه راهکار‌هایی برای بسط و توسعه سرمایه‌گذاری، گام‌های مؤثری در حل مشکلات اقتصادی کشور بردارند. دانش‌آموختگان مدیریت مالی علاوه بر توانایی تجزیه و تحلیل و حضور فعال در بازارهای مالی می‌توانند. وضعیت مالی شرکت‌ها و مؤسسات را مورد ارزیابی قرار دهند و در اخذ تصمیمات مالی مؤثر در سازمان‌ها، نقش اساسی ایفا کنند.
دانش مدیریت مالی بر این فرض قرار دارد كه هدف اصلی و شاخص مدنظر مدیریت حداكثرسازی ثروت صاحبان سهام است. این هدف یا ایده‌آل تنها از طریق مدیریت كارآمد جریان‌های نقدی كوتاه و بلندمدت شركت یا موسسهء اقتصادی میسر است. برخی از كسانی كه در زمینهء اقتصاد و بازرگانی تجربهء كم‌تری دارند بر این باورند كه حداكثرسازی ثروت سهام‌داران كه به واسطه حداكثر كردن قیمت سهام میسر می‌شود ایده‌آل مطلوب و مناسب نیست و معتقدند كه شركت باید درصدد تامین هدف‌های عالی‌تر برآید، هدفی چون به حداكثر رساندن رفاه اجتماعی.
در نگاه اول چنین به نظر می‌رسد كه چنین هدفی انعكاس‌گر آهنگی دلنواز است، زیرا گروه‌های متعددی چون جامعه، دولت، عرضه‌كنندگان، مصرف‌كنندگان و مدیران ذی‌نفع در فعالیت‌های شركت هستند و ضرورت دارد در تعریف ایده‌آل، مدنظر شركت منافع این گروه‌ها نیز لحاظ شود، اما نگاه موشكافانه و كارشناسی به هدف و ایده‌آل دانش مدیریت مالی بیانگر منطق نهفته در ورای چنین هدفی است كه همانا دربرگیرنده تامین منافع تمامی گروه‌های ذی‌نفع در منافع شركت است.
تعریف مدیر مالی
دانایان علم مدیریت، تعاریف گوناگونی برای مدیریت مالی عرضه کرده‌اند؛ اما در یک تعریف ساده می‌توان مدیریت مالی را دانش و فن تأمین و کاربرد وجوه برای رسیدن به هدف و یا دانش و علم اداره‌ی پول تعریف کرد. قبل ‌از سال 1900 مدیریت مالی، جزئی از اقتصاد کاربردی بود. طی دو دهه‌ی 1890 و 1900، چندین شرکت بزرگ آمریکایی در هم ادغام شدند؛ به‌دنبال این ادغام‌ها، 78 شرکت به‌وجود آمدند؛ که نیمی از کل تولیدات صنایع مربوطه را در دست گرفتند. پس از آن بود که در سال 1900 مدیریت مالی یک رشته‌ی علمی شد. از آن زمان، تا‌کنون مسئولیت‌ها و وظایف مدیریت مالی همواره دچار تغییر ‌و‌ تحول بوده و تردیدی نیست که در آینده نیز شاهد تغییرات بیشتری خواهد بود. ادغام‌های ذکرشده، نیازمند سرمایه‌ی هنگفتی بود؛ که به‌دنبال آن، مدیریت ساختار سرمایه، یکی از وظایف مهم مدیران شد و “مدیریت مالی” رشته‌ی خاصی از مدیریت بازرگانی شد.

مقاله مدیریت مالی

در دهه‌ی 1920 شرکت‌های تولیدی، مقادیر فراوانی کالا تولید کردند و سودهای کلانی بردند. این امر، باعث شد مسائل برنامه‌ریزی و کنترل (به‌ویژه از نظر قدرت نقدینگی)، به‌تدریج در مبحث مدیریت مالی، مورد توجه قرار‌ گیرد. تأمین مالی این شرکت‌ها و مسائل مبتلابه ساختار سرمایه (در مورد ادغام‌ها) باعث شد که مؤسسات تأمین سرمایه، به‌سرعت رشد یابند. با پیدایش صنایع جدید و اقدامات صنایع قدیم، در راه دستیابی به تغییرات ناشی از تکنولوژی نوین و سازش با آن، مبحث مدیریت مالی نیز بر پایه‌ی علمی استوار گردید.
این رشته‌ی علمی با استفاده از علوم کامپیوتر، اقتصاد‌سنجی و. .. همچنان در حال پیمودن راه تکامل است. این روش‌های علمی که از سال 1950 یکی پس از دیگری عرضه شد، به‌صورت ابزاری درآمد؛ که شرکت‌ها برای تجزیه‌و‌تحلیل طرح‌های مختلف سرمایه‌گذاری و محاسبه‌ی ریسک و بازده، از آن‌ها استفاده می‌کنند.
اهداف مدیر مالی
الف) حداکثر ساختن سود:
برخی تصور می‌کنند حداکثر‌سازی سود، هدف اصلی شرکت است؛ بنابرین هدف مدیر، گرفتن تصمیماتی است که سود را بیشتر افزایش دهد. چون در شرکت‌های سهامی، “سود”، معمولا با سود هر سهم که حاصل تقسیم سود خالص شرکت بر تعداد سهام است، نشان داده می‌شود، به‌همین جهت مدیران سعی دارند سود هر سهم را حداکثر سازند.
هرچند هدف حداکثرسازی سود، مطلوب به‌نظر می‌رسد، ولی کافی نیست؛ زیرا اولاً؛ این هدف، معمولاً محدود و کوتاه‌مدت است و می‌تواند در بلند‌مدت به ضرر شرکت باشد. برای مثال ممکن است شرکت، اقداماتی انجام دهد تا در کوتاه‌مدت سود زیادی نشان دهد؛ اما همین اقدامات کوتاه‌مدت می‌تواند اثرات نامطلوبی بر شرکت داشته باشد و در بلند‌مدت سودآوری آن‌را محدود سازد. ثانیاً؛ لزوما این حداکثرسازی سود، منافع اشخاص مرتبط با شرکت را درنظر نمی‌گیرد. چون افرادی که با شرکت سروکار دارند، تنها سهامداران نیستند و گروه‌های دیگر که با شرکت در ارتباط‌اند اگر منافعشان تحقق نیابد، شرکت به هدف خود نرسیده است. ثالثاً؛ این هدف در مؤسسات غیر‌انتفاعی، مفهومی ندارد. بنابراین هدف “حداکثر سازی سود” هدف کاملی نیست.
ب) حداکثرسازی ثروت سهامداران:
ثروت سهامداران، تحت تأثیر دو عامل قرار می‌گیرد، این دو عامل، عبارتند از ریسک و بازده. هرچه بازده افزایش یابد، ثروت سهامداران افزایش می‌یابد و هرچه ریسک کاهش یابد، ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. در‌نتیجه، تمام تصمیمات مالی، تحت تأثیر دو عامل ریسک و بازده قرار می‌گیرد. به‌عبارت دیگر بازده مثبت سهام عادی به دو روش صورت می‌پذیرد:
1. دریافت سود سهام
2. افزایش قیمت سهام عادی. از طرف دیگر، کاهش قیمت سهام عادی، به‌منزله‌ی بازده منفی است. بنابراین می‌توان هدف کامل و نهایی مدیریت مالی را حداکثر کردن ثروت سهامداران دانست.
به حداکثر رساندن ثروت سهامداران می‌تواند منافع اجتماعی را نیز تأمین کند. منافع اجتماعی حاصل افزایش ثروت سهامداران به این شرح است:
1) منافع مصرف‌کنندگان: به حداکثر رسیدن ثروت سهامداران ایجاب می‌کند که شرکت، کارآیی زیادی داشته باشد و بتواند با کمترین هزینه، کالاها و خدمات با کیفیت مطلوب به جامعه عرضه کند. در نهایت، با رضایت مشتری، منافع آنها افزایش می‌یابد.
2) منافع کارکنان: وقتی شرکتی، منافع مصرف‌کنندگان خود را تأمین‌کند و با استقبال مشتریان روبرو شود، به سطح بالاتری از کارآیی می‌رسد و به‌همراه آن از رشد قابل توجهی برخوردار می‌شود. این امر، منجر به به‌کارگیری نیروهای متخصص و ایجاد تجربه و خلاقیّت در آنها خواهد شد.
3) منافع سایر افراد جامعه: در جامعه‌ای که اکثر افراد، سهامدار شرکت‌ها باشند، افزایش قیمت سهام در جهت افزایش ثروت عمومی است.
وظایف مدیر مالی
مدیران مالی در راستای هدف اصلی مدیریت مالی، آن هدف را به هدفهای آنی¬تر و سهل الوصول¬تر ترجمه می‌كنند. بر این اساس وظایف مدیران مالی از دو دیدگاه قابل بررسی است:
الف) وظایف مدیر مالی از دیدگاه نقدینگی و سود آوری
وظایف مدیر مالی از بعد نقدینگی شامل موارد زیر است:
1 – پیش بینی جریان نقدی
2- تامین منابع مالی
3- اداره جریان منابع مالی داخلی
وظایف مدیر مالی از بعد سودآوری شامل موارد زیر است:
1- كنترل هزینه
2- قیمت گذاری
3-پیش بینی سود
4- اندازه گیری بازده مورد نظر
ب) وظایف مدیر مالی از دیدگاه آنچه كه باید اداره گردد
وظایف مدیر مالی از دیدگاه آنچه كه باید اداره گردد شامل موارد زیر است:
1- مدیریت دارایی‌ها
2 – مدیریت منابع مالی
به طور كلی، مدیر مالی به عنوان یكی از تصمیم گیرندگان واحدهای اقتصادی در گروه مدیران شركت برای حداكثر ساختن سود مشاركت دارد و همچنین به عنوان كارشناس مسائل مالی مدیریت مالی واحد تجاری را بعهده می‌گیرد.
برای ثبت نام در دوره آموزشی مدیریت مالی می توانید بر روی نام دوره با عنوان مدیریت مالی کلیک کنید.

ثبت نام دوره مدیریت مالی

برچسب ها : انتشار دهنده:
۷ روز هفته ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.