مدیریت امور اداری
مدیر امور اداری برنامه ریزی، هدایت و هماهنگی خدمات اداری و پشتیبانی سازمان را برعهده دارد. در یک سازمان کوچک او ممکن است مسئول همه وظایف بخش امور اداری باشد. ولی در سازمان های بزرگ، مدیر امور اداری مسئول مدیریت و نظارت بر کارکنان بخش امور اداری است.
مدیر امور اداری مجموعه وسیعی از خدمات را برنامه ریزی، هماهنگی و هدایت می کنند تا سازمان بتواند به صورت موثری کارکند. او وظایف گسترده و وسیعی را بر عهده دارد. مدیر امور اداری بر رعایت شدن استانداردها و قوانین در قراردادهای سازمان نظارت دارد. او الگوهای مصرف انرژی، استفاده از فن آوری و تجهیزات اداری را کنترل می کند مثلا ممکن است برای خرید تجهیزات و وسایل جدید برای کاهش هزینه های انرژی و یا تعمیر و نگهداری یا جایگزینی آینده تجهیزاتی مانند کامپیوتر برنامه ریزی کند. کار این مدیر در میزان بهره وری و رضایت کارکنان موثر است.
بخشی از وظایف مدیر امور اداری مربوط به کارکنان می باشد از جمله انجام امور استخدامی، موارد داخل سازمانی مانند ترفیع، جابجایی و..، اجرای دستورالعمل ها و آیین نامه های استخدامی، ارزشیابی عملکرد کارکنان، امور رفاهی و...
مدیر امور اداری در بسیاری سازمان ها و شرکت ها مسئولیت اجرای مناقصه ها و مزایده ها را برعهده داشته و بر امور انبارداری، نحوه نگهداری و ایمنی کالاها، تهیه کالاها و تجهیزات مورد نیاز، امور مربوط به خدمات عمومی مانند برگزاری جلسات و همایش ها نظارت دارد.
مدیر امور اداری در ساعات اداری معمول مشغول به کار بوده و عمده وقت کاری خود را در داخل سازمان یا شرکت می گذراند.
مدیریت اداری هنری فایول
نظریه های مدیریت:
برای آغاز بحث و مقایسه نظریات مدیریت لازم است درباره سبك های مدیریت و دوران آن اطلاعاتی هرچند كوتاه و مختصر به دست آوریم. پس به اختصار: مكتب كلاسیك: تیلور ، فایول، وبررا مورد بررسی قرار می دهیم
مكتب كلاسیك با سه نظریه مدیریت علمی، مدیریت اداری ونظریه بوروكراسی و بر اساس فرضیات مشابه ای پدید آمده است. از نظر زمانی این سه نظریه تقریبا در یك دوره مطرح شده اند.
مدیریت علمی:
پیش از انقلاب صنعتی، در مدیریت، روشهای معمول و سنتی به كار گرفته میشد، ولی با وقوع انقلاب صنعتی و تولید انبوه، دیگر این روشها جوابگوی نیاز جامعه و صنایع نبود.چرا كه معایب اصلی آن انتخاب تصادفی كارگران، عدم تشویق افراد كوشا و استفاده از روش استبدادی در رهبری سازمان ها و صنایع موجب بروز مشكلات عدیده می شد.در این زمان صاحب نظران مدیریت علمی كه بیشتر مهندسان جوانی بودند كه به صورت تجربی با شیوه های انجام كار روبرو بودند مدیریت علمی را مطرح نمودند. فردریك تیلور كه فردی معمولی بود و به علت كم بینایی نتوانسته بود در رشته حقوق ادامه تحصیل دهد به عنوان یك كارگر ساده در كارخانه مشغول كار شد. تیلور به دلیل فعالیت زیاد خیلی زود از كارگری ساده تبدیل به سرمكانیسین شد.وی در طول این مدیتاز نزدیك با روشهای انجام كار و مشكلات آن اشنا شد و در صدد حل آن برآمد.اینجا شروع كار تیلور و مطالعات وی در زمینه اداره امور به نحوی كه تولید به حداكثر برسد بود كه بعدا با تحقیقات و آزمایشاتی كه انجام داد پایه مدیریت علمی را بنیان نهاد و به عنوان پدر مدیرت علمی نیز شهرت یافت.علاوه بر تیلور كه نقش اساسی در تكوین مدیریت علمی داشته صاحب نظرانی همچون هنری گانت، فرانگ ولیلیان گیلبرگ و هارینگتون امرسون نیز در تكامل آن سهمی عمده داشته اند.
